نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 18 صفحه : 369
و در كتاب
توحيد به سندى كه به محمد بن عماره دارد از وى نقل كرده كه گفت: از امام صادق جعفر
بن محمد (ع) پرسيدم: يا بن رسول اللَّه! مرا خبر ده بدانم آيا خدا هم راضى و
خشمگين مىشود؟ فرمود: بله، ليكن نه آن طور كه مخلوقين مىشوند، بلكه غضب خدا عقاب
او و رضايتش ثواب او است[1].
[رواياتى
راجع به اينكه در زمان پيامبر 6 دشمنى با على (ع) علامت نفاق بوده است]
و
در مجمع البيان در ذيل جمله(وَ لَتَعْرِفَنَّهُمْ فِي
لَحْنِ الْقَوْلِ ...) از ابى سعيد خدرى روايت كرده كه
گفته است:(لَحْنِ الْقَوْلِ) عبارت است
از عداوتى كه با على بن ابى طالب داشتند. مىگويد: ما در زمان رسول خدا 6 براى
شناختن مؤمنين واقعى و منافقين اين محك را در دست داشتيم كه هر كس على را دوست
مىداشت او را مؤمن مىدانستيم و هر كس دشمنش مىداشت مىفهميديم كه منافق است[2].
صاحب
مجمع البيان سپس مىگويد: نظير اين سخن از جابر بن عبد اللَّه انصارى نيز روايت
شده. و باز مىگويد: از عبادة بن صامت روايت شده كه گفت: رسم ما اين بود كه
فرزندان خود را با محبت به على بن ابى طالب مىآزموديم، اگر يكى از بچهها او را
دوست نمىداشت، مىفهميديم رشد فكرى ندارد و واقع بين نيست[3].
و
در الدر المنثور است كه ابن مردويه از ابن مسعود روايت كرده كه گفت: ما منافقين را
در عهد رسول خدا 6 جز با محك دشمنى با على بن ابى طالب نمىشناختيم[4].
و
در امالى طوسى به سندى كه به على بن ابى طالب دارد از آن جناب روايت كرده كه: من
چهار كلمه گفتهام كه خداى تعالى هم در كتابش گفته مرا تصديق فرموده: يكى اينكه من
گفتهام: المرء مخبوء تحت لسانه فاذا تكلم ظهر- شخصيت انسان در زير زبانش
پنهان است، و همين كه سخن بگويد ظاهر مىشود خداى تعالى هم در كلامش فرموده: