responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 18  صفحه : 367

بحث روايتى [ (رواياتى در ذيل آيه:(وَ مِنْهُمْ مَنْ يَسْتَمِعُ إِلَيْكَ ...) و در باره علائم قيامت، استغفار و صله رحم)]

در مجمع البيان در ذيل آيه شريفه‌(وَ مِنْهُمْ مَنْ يَسْتَمِعُ إِلَيْكَ ...) از اصبغ بن نباته از على (ع) روايت آورده كه فرمود: ما نزد رسول خدا 6 مى‌نشستيم و آن جناب از آنچه وحى شده بود به ما خبر مى‌داد. من و بعضى ديگر از صحابه آيات وحى شده را حفظ مى‌كرديم و همين كه از مجلس آن جناب برمى‌خاستيم، صحابه يادشان مى‌رفت و مى‌پرسيدند:(ما ذا قالَ آنِفاً)، همين چند لحظه قبل چه گفت؟[1] و در الدر المنثور است كه احمد، بخارى، مسلم و ترمذى از انس روايت كرده‌اند كه گفت: رسول خدا 6 فرمود: من و قيامت مثل اين دو با هم مبعوث شده‌ايم. و اشاره كرد به انگشت سبابه و وسطى‌[2].

مؤلف: اين عبارت از آن جناب به چند طريق ديگر از ابو هريره و سهل بن مسعود نيز روايت شده.

و نيز در همان كتابست كه ابن ابى شيبه، بخارى، مسلم، ابن ماجه و ابن مردويه از ابو هريره روايت كرده‌اند كه گفت: رسول خدا 6 روزى در برابر مردم آشكار شد، مردى به حضورش آمده عرضه داشت: يا رسول اللَّه! قيامت چه وقت است؟

فرمود: مسئول كه منم داناتر از سائل كه تو باشى نيست، ليكن از علامتهايش برايت مى‌گويم: قيامت وقتى بپا مى‌شود كه كنيز، خانم خود را بزايد، اين يكى از علامتهايش است. و وقتى كه بى‌سر و پاها و گوسفندچرانها رؤساى مردم شوند، اين هم يك علامتش. و وقتى كه گوسفندچرانها بر سر بنيان‌[3] طغيان كنند، اين هم يكى ديگر[4].

و در علل الشرائع به سندى كه به انس بن مالك دارد از رسول خدا 6 روايت كرده كه در حديثى طولانى كه در آن به پرسشهاى عبد اللَّه بن سلام پاسخ مى‌داده، در پاسخ از اينكه علامتهاى قيامت چيست فرمود: اما علامتهاى قيامت آتشى است‌


[1] مجمع البيان، ج 9، ص 102.

[2] الدر المنثور، ج 6، ص 50.

[3] احتمال دارد منظور اين باشد كه در بناى جامعه و اساس زندگى طغيان كنند. مترجم.

[4] الدر المنثور، ج 6، ص 50.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 18  صفحه : 367
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست