نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 18 صفحه : 365
الايمان
هستند و شايد كسانى باشند كه از اول با ايمانى ضعيف ايمان آوردند، سپس به سوى نفاق
متمايل شده و در آخر بعد از ايمان به سوى كفر برگشتهاند.
دقت
در تاريخ صدر اسلام اين معنا را روشن مىكند كه مردمى از مسلمانان كه به رسول خدا
6 ايمان آوردند، چنين وصفى داشتهاند، هم چنان كه قومى ديگر از ايشان از همان
روز اول تا آخر عمرشان منافق بودند. و بنا بر اين، تعبير از منافقين دسته اول به
مؤمنين، به ملاحظه اوائل امرشان بوده است.
و
معناى آيه اين است كه: نه، بلكه اين منافقين كه در دل بيمارند گمان كردهاند كه
خدا كينههاى شديدشان را نسبت به دين و اهل دين بيرون نمىريزد.
[معناى
اينكه منافقان بيمار دل به سيمايشان و در لحن قولشان شناخته مىشوند]
(وَ لَوْ نَشاءُ لَأَرَيْناكَهُمْ فَلَعَرَفْتَهُمْ بِسِيماهُمْ وَ
لَتَعْرِفَنَّهُمْ فِي لَحْنِ الْقَوْلِ وَ اللَّهُ يَعْلَمُ أَعْمالَكُمْ)
كلمه سيما به معناى علامت است و معناى آيه چنين است: ما اگر بخواهيم
اين افراد بيمار دل را به تو معرفى مىكنيم و علامتهايشان را مىگوييم تا آنان را
بشناسى.
(وَ لَتَعْرِفَنَّهُمْ فِي لَحْنِ الْقَوْلِ)- راغب
مىگويد: كلمه لحن بيشتر به معناى آن است كه كلام را از سنتهاى
جارىاش برگردانى، يا اعراب آن را نگويى و يا نقطهها و كلمات آن را جابجا كنى، و
اين عمل ناپسندى است، و گاهى هم در سربسته حرف زدن و بطور فحوى و كنايه سخن گفتن
استعمال مىشود، كه اين قسم استعمال در بازار شعرا و ادباء بيشتر رواج دارد و در
نظر آنان پسنديده و جزء بلاغت است[1].
در
نتيجه معناى آن اين مىشود: تو به زودى آنان را از طرز سخن گفتنشان خواهى شناخت، چون
سخن ايشان كنايهدار و تعريض گونه است. و اگر لحن القول را ظرف براى
شناختن قرار داد به نوعى عنايت مجازى بوده است.
(وَ اللَّهُ يَعْلَمُ أَعْمالَكُمْ)- يعنى خدا حقايق اعمال شما
را مىداند و اطلاع دارد كه مقصود و نيت شما از آن اعمال چيست و به چه منظورى آن
را انجام مىدهيد، و بر طبق آن نيات، مؤمنين را پاداش و غير مؤمنين را كيفر
مىدهد، پس اين جمله، هم وعده به مؤمنين است و هم تهديد به كفار.
(وَ لَنَبْلُوَنَّكُمْ حَتَّى نَعْلَمَ الْمُجاهِدِينَ مِنْكُمْ وَ الصَّابِرِينَ
وَ نَبْلُوَا أَخْبارَكُمْ) كلمه بلاء و
ابتلاء به معناى امتحان و آزمايش است. و آيه شريفه علت واجب