نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 18 صفحه : 348
مىگويند
دمره اللَّه يعنى خدا او را هلاك كرد، و يا دمر اللَّه عليه
يعنى خدا هر چه او داشت بر سرش خراب كرد، حتى خودش و خانواده و خانه و ملكش را. و
بنا بر اين، عبارت دمر عليه به طورى كه ديگران هم گفتهاند[1]
بليغتر از عبارت دمر است. و ضمير در امثالها به
كلمه عاقبت و يا عقوبتى كه از مفاد كلام استفاده مىشود برمىگردد.
و
مراد از كافرين كفار عهد رسول خدا هستند، و معناى آيه اين است كه: اى
محمد آنها كه به تو كفر مىورزند امثال اين عقوبتها و يا عاقبتها را دارند. و
اگر به امثال آنها تهديد كرده، با اينكه اگر عقوبتى نازل شود يكى است و مثل است نه
امثال، براى اين بوده كه كفار در معرض عقوبتهاى بسيارى هستند،- دنيوى و اخروى- هر
چند كه براى نابودى آنان به بيش از يكى نيازى نيست. ممكن هم هست مراد از
كافرين مطلق كفار باشد و جمله مورد بحث از باب تاسيس قاعده باشد.
[توضيح
اينكه در تعليل نصرت مؤمنين و هلاكت كفار فرمود: خدا مولاى مؤمنان است و كافران
مولايى ندارند]
(ذلِكَ بِأَنَّ اللَّهَ مَوْلَى الَّذِينَ آمَنُوا وَ أَنَّ الْكافِرِينَ لا
مَوْلى لَهُمْ) كلمه ذلك اشاره به مطالب قبل يعنى
نصرت مؤمنين و هلاكت و سوء عاقبت كفار است. و نبايد به اين سخن گوش داد كه بعضى[2]
گفتهاند اشاره است به ثبوت عاقبت و يا عقوبت امتهاى گذشته براى كفار اين زمان. و
نه به اين قول كه گفتهاند[3] تنها
اشاره است به نصرت مؤمنين. براى اينكه آيه شريفه متعرض حال مؤمنين و كفار هر دو
است.
و
كلمه مولى ، گويا مصدر ميمى باشد و معناى وصفى از آن اراده شده باشد كه
در نتيجه به معناى ولى مىشود، چون مولى بر مالك برده اطلاق مىشود،
زيرا در امور برده ولايت دارد، و بر ناصر هم اطلاق مىشود، چون در امور منصور دخل و
تصرف مىكند، و به آن امور قوت و جان مىدهد. و خداى سبحان هم از اين جهت مولى است
كه مالك بندگان و امور آنان در صراط تكوين است و هم مدبر آن امور است و هر جور
بخواهد تدبير مىكند، مىفرمايد:(ما لَكُمْ مِنْ دُونِهِ
مِنْ وَلِيٍّ وَ لا شَفِيعٍ)[4] و
نيز مىفرمايد:(وَ رُدُّوا إِلَى اللَّهِ مَوْلاهُمُ الْحَقِّ)[5] و
هم از اين جهت كه مدبر امور بندگان در صراط سعادت است، ايشان را به سوى سعادتشان و
به سوى بهشت هدايت مىنمايد و به اعمال صالح موفقشان مىكند و بر دشمنان ياريشان
مىدهد. و مولويت به معناى دومى مختص به مؤمنين است، چون تنها ايشانند كه در