نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 18 صفحه : 323
(مُسْتَقْبِلَ أَوْدِيَتِهِمْ)
دومين صفت آن است. كلمه أودية جمع وادى است. و معناى(قالُوا هذا عارِضٌ مُمْطِرُنا) اين است كه وقتى آن ابر را مىبيند به يكديگر
بشارت مىدهند كه اين ابرى است كه بر ما خواهد باريد، آرى چنين مىپندارند.
(بَلْ هُوَ مَا اسْتَعْجَلْتُمْ بِهِ رِيحٌ فِيها عَذابٌ أَلِيمٌ)-
اين جمله رد كلام كفار است كه گفتند:(هذا عارِضٌ
مُمْطِرُنا) كه از آن با كلمه بل اعراض نموده. ثانيا حقيقت حال را
بيان مىكند. اما در اعراضش مىفرمايد كه اين همان عذابى است كه در بارهاش عجله
مىكرديد و مىگفتيد اگر راست مىگويى آن عذاب را بياور. و اما در بيان حقيقتش
مىفرمايد اين ابر، بادى است كه در آن عذابى دردناكست.
اين
قسمت از كلام خداى تعالى گفتار خود خداى تعالى است. بعضى[1]
هم گفتهاند گفتار هود پيغمبر (ع) است.
[عذاب
قوم عاد و انقراض آنان]
(تُدَمِّرُ كُلَّ شَيْءٍ بِأَمْرِ رَبِّها فَأَصْبَحُوا لا يُرى إِلَّا
مَساكِنُهُمْ كَذلِكَ نَجْزِي الْقَوْمَ الْمُجْرِمِينَ ...)
كلمه تدمر مضارع از مصدر تدمير است كه به معناى هلاك كردن
مىباشد، و هر چند هلاك كردن را نسبت به تمامى اشياء داده، و فرموده اين عذاب هر
چيزى را هلاك مىكند، ليكن سياق آن را مختص به مثل انسان و جنبندگان و اموال
مىسازد. پس معنايش اين مىشود كه: باد مذكور، بادى است كه هر چيزى را كه در سر
راهش واقع شده باشد هلاك مىكند، چه انسان، چه جنبندگان و چه اموال.
(فَأَصْبَحُوا لا يُرى إِلَّا مَساكِنُهُمْ)- اين جمله
نتيجه نزول عذاب را بيان مىكند. و جمله(كَذلِكَ نَجْزِي
الْقَوْمَ الْمُجْرِمِينَ) ضابطهاى كلى در مجازات مجرمين به
دست مىدهد، و كلى اين ضابطه را به يك فرد كه آيه مشتمل بر آن بود تشبيه مىكند،
البته اين تشبيه تنها از نظر شدت مجازات است، مىخواهد بفرمايد سنت ما در جزاء
دادن به مجرمين، به آن گونه كه در اين داستان ديديد شديد است. پس جمله مورد بحث
نظير آيه(وَ كَذلِكَ أَخْذُ رَبِّكَ إِذا أَخَذَ الْقُرى وَ هِيَ
ظالِمَةٌ إِنَّ أَخْذَهُ أَلِيمٌ شَدِيدٌ)[2]
است.
(وَ لَقَدْ مَكَّنَّاهُمْ فِيما إِنْ مَكَّنَّاكُمْ فِيهِ ...)
اين جمله كفار مكه را با نتيجهگيرى از داستان فوق نصيحت مىكند.