responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 18  صفحه : 231

مى‌فرمايد: ما فهم قرآن را با زبان و بيان خود تو كه زبانى عربى است آسان كرديم تا شايد ايشان- يعنى قوم تو- متذكر شوند. در نتيجه آيه مورد بحث قريب المعنى با آيه‌(إِنَّا جَعَلْناهُ قُرْآناً عَرَبِيًّا لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ)[1] مى‌باشد.

ولى بعضى از مفسرين‌[2] گفته‌اند: مراد از تيسير كتاب به لسان رسول خدا 6، اين است كه با اينكه آن جناب امى و درس ناخوانده بود، قرآن را بر زبانش جارى ساخت تا آيت و معجزه‌اى بر صدق نبوتش باشد. ولى اين معنا از سياق قبلى كه گفتيم خلاصه مطالب سوره است بعيد است.

(فَارْتَقِبْ إِنَّهُمْ مُرْتَقِبُونَ) گويا اين جمله نيز- بخاطر حرف فايى كه با آن ابتداء شده- متفرع بر همان چيزى است كه آيه قبلى متفرع بر آن بود. و حاصل معنا چنين است: ما قرآن را به وسيله عربيت آسان كرديم به اين اميد كه مردم متذكر شوند، ولى متذكر نشدند، بلكه هم چنان در شك خود سرگرم بازى هستند، و منتظر عذابى هستند كه براى تكذيب كنندگان مفرى از آن نيست، پس منتظر آن عذاب باش، هم چنان كه خود آنان منتظرش هستند.

و اينكه آنان را منتظر خوانده، از باب استهزاء به ايشان است. يكى از حرف‌هاى بى ربطى كه در تفسير اين آيه گفته‌اند اين است كه: اين آيه نسخ شده، چون دستور متباركه با كفار را مى‌دهد، و آيه جهاد آن را نسخ كرده است.

بحث روايتى [ (رواياتى در باره تبع ، شفاعت و ...)]

در مجمع البيان در ذيل آيه‌(أَ هُمْ خَيْرٌ أَمْ قَوْمُ تُبَّعٍ) مى‌گويد: سهل بن ساعد از رسول خدا 6 روايت كرده كه فرموده: تبع را ناسزا مگوييد، چون او اسلام آورده بود[3].

مؤلف: اين معنا در الدر المنثور هم از ابن عباس، و نيز از ابن عساكر، از عطاء بن ابى رباح، از رسول خدا 6 روايت شده‌[4].


[1] سوره زخرف، آيه 3.

[2] روح المعانى، ج 25، ص 137.

[3] مجمع البيان، ج 9، ص 66.

[4] الدر المنثور، ج 6، ص 31.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 18  صفحه : 231
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست