responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 18  صفحه : 199

(إِنَّا جَعَلْناهُ قُرْآناً عَرَبِيًّا لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ وَ إِنَّهُ فِي أُمِّ الْكِتابِ لَدَيْنا لَعَلِيٌّ حَكِيمٌ)[1] بدان اشاره مى‌كند، كه بحثش در تفسير سوره هود و زخرف گذشت، و گفتيم كه احكام و تفصيل چه معنايى دارد.

بعضى از مفسرين‌[2] گفته‌اند: مراد از نزول كتاب در ليله مباركه اين است كه ابتداى نزول تدريجى‌اش در شب قدر در ماه رمضان بوده. و خلاصه، ابتداى نزول قرآن سوره علق و يا سوره حمد بوده كه در شب قدر واقع شده.

از اين گفتار به خوبى پيدا است كه گوينده آن معتقد بوده كه بين نازل شدن قرآن يكباره در شب قدر، و بار ديگر به تدريج- كه آيات سابق بر آن دلالت دارند- منافات وجود دارد، و حال آنكه خواننده عزيز متوجه شد كه هيچ منافاتى در كار نيست.

علاوه بر اينكه خواننده محترم توجه دارد كه اين تفسير خلاف ظاهر آيات است.

بعضى‌[3] ديگر گفته‌اند: قرآن يك نوبت تماميش به آسمان دنيا نازل شده، و آن در شب قدر بوده، و سپس از آسمان دنيا به تدريج و در طول بيست و سه سال دعوت رسول خدا 6 به زمين نازل شده.

و اين تفسير از اخبارى استفاده شده كه در تفسير آياتى وارد شده كه مى‌رساند قرآن يك دفعه نازل شده- كه ان شاء اللَّه- آن روايات در بحث روايتى آينده از نظر خواننده خواهد گذشت.

(إِنَّا كُنَّا مُنْذِرِينَ)- اين جمله در جاى تعليل قرار گرفته، و دلالت دارد بر اينكه خداى تعالى قبل از اين انذار هم، بطور مستمر انذار مى‌كرده، و اين خود دلالت دارد بر اينكه نزول قرآن از ناحيه خداى سبحان چيز نوظهورى نيست، چون قرآن يك انذار است، و انذار سنت هميشگى خداى تعالى است كه همواره در امت‌هاى گذشته از طريق وحى به انبياء و رسولان جريان داشته، و دائما انبيايى را مبعوث مى‌كرده تا بشر را انذار كنند.

[مراد از جدا شدن هر امر حكيم در شب قدر(فِيها يُفْرَقُ كُلُّ أَمْرٍ حَكِيمٍ)]

(فِيها يُفْرَقُ كُلُّ أَمْرٍ حَكِيمٍ) ضمير در فيها به ليلة برمى‌گردد. و فرق - كه ماده اصلى يفرق است- به معناى جدا كردن چيزى از چيز ديگر است، به طورى كه از يكديگر متمايز شوند. و در مقابل اين معنا كلمه احكام قرار دارد. پس امر حكيم عبارت است از امرى كه الفاظش از


[1] ما آن را قرآنى عربى كرديم، باشد كه شما در آن تعقل كنيد، و آن قبلا در ام الكتاب نزد ما بود، و مقامى والا و حكيم داشت. سوره زخرف، آيه 3 و 4.

[2] روح المعانى، ج 25، ص 111.

[3] مجمع البيان، ج 9، ص 61.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 18  صفحه : 199
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست