نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 18 صفحه : 142
است، كه
براى مبالغه به جاى برىء ، براء را به كار برده، هم چنان
كه وقتى بخواهيم در عدالت كسى مبالغه كنيم مىگوييم فلانى عين عدالت است.
[معناى
سخن ابراهيم (ع) به پدر و قومش:(إِنَّنِي بَراءٌ مِمَّا
تَعْبُدُونَ إِلَّا الَّذِي فَطَرَنِي فَإِنَّهُ سَيَهْدِينِ)]
و
در اين آيه اشارهاى است به بيزارى ابراهيم (ع) از ستارگان و از بتهايى كه پدرش و
قومش مىپرستيدند، بعد از آنكه با ايشان احتجاج كرد، و ايشان جز سيرت پدران- به
طورى كه در سوره انعام و انبياء و شعراء و سورههاى ديگر آمده- دليل ديگرى را
ارائه ندادند.
و
معنايش اين است كه: اى پيامبر به ياد ايشان بياور آن زمان را كه ابراهيم از آلهه
پدر و قومش بيزارى جست چون ايشان آلهه خود را تنها به استناد تقليد پدران
مىپرستيدند، و هيچ حجت و دليلى بر آن نداشتند و ابراهيم تنها به اعتقاد و نظر خود
اتكاء نمود.
(إِلَّا الَّذِي فَطَرَنِي فَإِنَّهُ سَيَهْدِينِ) يعنى من از
هر معبودى بيزارم، مگر آن كسى كه مرا ايجاد كرده، و او خداى سبحان است. و در اينكه
خدا را به فطر (ايجاد) توصيف كرده، اشاره است به حجت بر ربوبيت و الوهيت خداى
تعالى، براى اينكه فطر و ايجاد منفك از تدبير امر موجودى كه ايجاد كرده نيست، پس
آن كسى كه تمام عالم را ايجاد كرده، همان كسى است كه امور آنان را تدبير مىكند،
پس تنها او سزاوار آن است كه پرستيده شود.
و
معناى(فَإِنَّهُ سَيَهْدِينِ) اين است
كه: او به زودى مرا به سوى حق كه من طالب آنم هدايت مىكند. و بعضى از مفسرين[1]
گفتهاند: معنايش اين است كه به سوى راه بهشت هدايتم مىكند. و در اين جمله اشاره
است به يك اثر ديگر از آثار ربوبيت خداى تعالى، و آن عبارت است از هدايت به سوى
راه حق، راهى كه انسان بايد آن را طى كند، چون سوق دادن هر موجودى به سوى كمال نيز
جزء تدبير و از تماميت آن است، پس بر ربى كه مدبر امر مربوب خويش است لازم است كه
او را به سوى كمالش و سعادتش هدايت كند، هم چنان كه خودش از قول موسى (ع) حكايت
كرده كه فرموده:(رَبُّنَا الَّذِي أَعْطى كُلَّ شَيْءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ
هَدى)[2] و
نيز فرموده:(وَ عَلَى اللَّهِ قَصْدُ السَّبِيلِ)[3]،
پس رجوع به خداى تعالى و تنها او را پرستيدن، هدايت او را به دنبال مىآورد، هم
چنان كه در اين باره نيز فرموده:(وَ الَّذِينَ جاهَدُوا
فِينا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنا)[4].