responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 18  صفحه : 123

در نتيجه از اين آيه فهميده مى‌شود كه كتاب بر حسب موطن نفس الامرى و واقعيتش ما فوق فكر و اجنبى از عقول بشرى است، و خداى تعالى آن را از آن موطن پايين آورده، و در خور فهم بشر كرده، و به لباس واژه عربيت درآورده، به اين اميد كه عقول بشر با آن انس بگيرد و حقايقش را بفهمد. و چون استعمال كلمه اميد در باره خداى تعالى صحيح نيست، لا جرم بايد گفت اميد قائم به مقام و يا به مخاطب است، نه به خود گوينده، كه خداى تعالى است.

[شرح مراد از اينكه در وصف قرآن فرمود:(وَ إِنَّهُ فِي أُمِّ الْكِتابِ لَدَيْنا لَعَلِيٌّ حَكِيمٌ)]

(وَ إِنَّهُ فِي أُمِّ الْكِتابِ لَدَيْنا لَعَلِيٌّ حَكِيمٌ) اين جمله آنچه را كه آيه قبلى بيان مى‌كرد تاكيد نموده و روشن مى‌سازد، و آن اين بود كه قرآن كريم در موطن اصليش ما فوق تعقل عقول است. ضمير در انه به كتاب بر مى‌گردد. و مراد از ام الكتاب لوح محفوظ است، هم چنان كه آيه‌(بَلْ هُوَ قُرْآنٌ مَجِيدٌ فِي لَوْحٍ مَحْفُوظٍ)[1] به آن تصريح دارد. و اگر لوح محفوظ را ام الكتاب ناميده، بدين جهت است كه لوح محفوظ ريشه تمامى كتب آسمانى است، و هر كتابى آسمانى از آن استنساخ مى‌شود.

و اگر كلمه قرآن را مقيد به قيد ام الكتاب و لدينا كرد، صرفا به منظور توضيح است، نه احتراز. ساده‌تر بگويم: براى اين بود كه بفرمايد قرآن همان كتابى است كه نزد ما است، نه اينكه بفرمايد قرآن دو تا است يكى نزد ما و يكى هم نزد ديگرى.

و معناى آيه اين است: قرآن كريم در حالى كه در ام الكتاب و نزد ما بوده و همواره هست هر آينه بلند مرتبه و سرشار از حكمت است. و به زودى- ان شاء اللَّه- در اواخر سوره جاثيه گفتارى در معناى ام الكتاب خواهد آمد.

و مراد از اينكه فرمود: لعلى به طورى كه از مفاد آيه قبلى استفاده مى‌شود اين است كه قرآن در آن حال كه در ام الكتاب بود قدر و منزلتى رفيع‌تر از آن داشت كه عقول بتوانند آن را درك كنند. و مراد از اين كه فرمود حكيم اين است كه قرآن در ام الكتاب يك پارچه بوده است، و مانند قرآن نازل شده مفصل و جزء جزء و سوره سوره و آيه آيه و جمله جمله و كلمه كلمه نبوده. اين معنا را از آيه شريفه‌(كِتابٌ أُحْكِمَتْ آياتُهُ ثُمَّ فُصِّلَتْ مِنْ لَدُنْ حَكِيمٍ خَبِيرٍ)[2] نيز استفاده مى‌كنيم.

و اين دو صفت، يعنى صفت على و حكيم ، دلالت مى‌كنند بر اين كه‌


[1] بلكه آن قرآن مجيد است كه در لوح محفوظ بود. سوره بروج، آيه 22.

[2] سوره هود، آيه 1.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 18  صفحه : 123
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست