نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 17 صفحه : 78
(بَيِّنَةٍ) به مشركين برمىگردد و ديگر نبايد به گفته
آن مفسرى[1] كه ضمير
را به شركاء بر گردانده اعتناء نمود.
(بَلْ إِنْ يَعِدُ الظَّالِمُونَ بَعْضُهُمْ بَعْضاً إِلَّا غُرُوراً)-
اين جمله اعراض از احتجاج گذشته است، به اين بيان كه: داعى مشركين بر شرك ورزيدن،
حجتى نبوده كه آنان را بر اين كار وادار كرده باشد، و خواسته باشند بر آن حجت
اعتماد كنند، بلكه انگيزه آنها صرف فريبى است كه بعضى نسبت به بعض ديگر روا
مىدارند، به اين معنا كه نياكان و اسلاف، آيندگان را مغرور مىكردند به اينكه:
بتها نزد خدا شفاعت مىكنند، و نيز رؤساى هر قوم مرءوسين خود را فريب مىدادند به
اينكه اين شركاء نزد خداى سبحان شفاعت خواهند كرد، در حالى كه اين وعدهها همه پوچ
بود و حقيقت نداشت.
احتجاجى
كه در آيه شده، عليه تمامى طوايف مشركين است، و نسبت به همه عموميت دارد، چه آنها
كه ملائكه و جن و قديسين از بشر را مىپرستيدند، و براى آنها صنمى (بتى) درست
مىكردند تا رو به آن بتها بايستند، و چه آنهايى كه روحانيين كواكب را
مىپرستيدند، و رو به ستاره، عبادت مىكردند، و براى هر ستاره، صنمى (بتى)
مىتراشيدند.
و
چه آنهايى كه ملائكه و عناصر را مىپرستيدند و ديگر براى آنها صنمى اتخاذ
نمىكردند مانند: مشركين فرس قديم- بطورى[2]
كه نقل شده-. و چه آنهايى كه بعضى از افراد بشر را مىپرستيدند، مانند: نصارى كه
مسيح (ع) را عبادت مىكنند، حجت آيه شريفه عليه همه اين طوايف است.
(إِنَّ اللَّهَ يُمْسِكُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ أَنْ تَزُولا وَ لَئِنْ زالَتا
إِنْ أَمْسَكَهُما مِنْ أَحَدٍ مِنْ بَعْدِهِ ...) بعضى[3]
از مفسرين گفتهاند: اين آيه شريفه استينافى است كه نتيجه قبح شرك و دلهره
ناشى از آن را بيان مىكند، و ربطى به ما قبل ندارد، مىخواهد بفرمايد: خداى تعالى
آسمانها و زمين را حفظ مىكند، چون نمىخواهد فرو بريزند، و يا حفظ مىكند تا فرو
نريزند و مضمحل نشوند، چون ممكن الوجود همان طور كه در حال پديد آمدنش محتاج پديد
آورنده است، در بقايش نيز محتاج اوست .
[استدلال
بر توحيد با استناد به ابقاء موجودات و اينكه ابقاء عبارتست از ايجاد و تدبير
متوالى]
اما
آنچه از آيه ظاهر مىشود، اين است كه: خداى تعالى مىخواهد بعد از استدلال بر