نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 17 صفحه : 595
به بهترين
وجه دفع كردى، ناگهان خواهى ديد همان دشمنت آن چنان دوست مىشود كه گويى علاوه بر
دوستى شفقت هم دارد. بعضى[1]
گفتهاند: تعبير به(الَّذِي بَيْنَكَ وَ بَيْنَهُ عَداوَةٌ) بليغتر از آن است كه بفرمايد عدوك-
دشمنت و به همين جهت با اينكه دومى مختصرتر بود، تعبير اولى را آورد.
آن
گاه خداى سبحان دفع به أحسن را تعظيم و مدح كرده، به بهترين نقطه و بليغترين مدح،
و فرموده:(وَ ما يُلَقَّاها إِلَّا الَّذِينَ صَبَرُوا وَ ما
يُلَقَّاها إِلَّا ذُو حَظٍّ عَظِيمٍ)، يعنى كسى اين سفارش را
نمىپذيرد، مگر تنها آنهايى كه داراى صفت صبرند، و آنهايى كه بهرهاى عظيم از كمال
انسانيت و خصال نيك دارند.
و
در آيه شريفه علاوه بر مطالب بالا، اين دلالت را هم به روشنى دارد كه حظ عظيم تنها
نصيب صاحبان صبر مىشود.
كلمه
نزغ به معناى نخس است، يعنى سيخ و يا تازيانه زدن به پهلوى
حيوان و يا به عقب آن تا تحريك شود و تندتر برود و كلمه ما در جمله(إِمَّا يَنْزَغَنَّكَ) زايده است، و اصل آن و ان
ينزغنك مىباشد.
حال
بايد ديد نازغ (تحريك كننده) كيست؟ ممكن است خود شيطان باشد. و ممكن هم هست
تسويلها و وسوسههاى او باشد، ولى چون خطاب در آيه به رسول خدا 6 است، مناسبتر
به مقام شامخ آن جناب احتمال اول است، چون تسويلات و وساوس شيطانى در آن جناب راه
ندارد.
بله،
اين امكان دارد كه آن خبيث با وسوسه مردم، يعنى كفار و معاندينى كه آن جناب
دعوتشان مىكرده، امور را عليه وى دگرگون سازد، مثلا زحمات آن جناب را خنثى نموده،
كفر و جحود را در كفار و منكرين بيشتر سازد، و در دشمنى و آزار پيامبر آتششان را
تيزتر كند، و نتيجهاش اين شود كه دفع به احسن آن جناب كمتر مؤثر بيفتد. و بنا بر
اين، برگشت اين نزغ از شيطان به افكندن دشمنى در بين آن جناب و مردم مىشود. و
خلاصه همان نزغى خواهد بود كه آيه شريفه(مِنْ بَعْدِ أَنْ
نَزَغَ الشَّيْطانُ بَيْنِي وَ بَيْنَ إِخْوَتِي)[2]
نام مىبرد، و همان چيزى خواهد بود كه آيه شريفه