نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 17 صفحه : 579
شعورى هست
يا نه؟ ماييم و آيات قرآنى كه آنهم و مخصوصا آياتى از آن كه متعرض شؤون روز قيامت
است، ظهور در اين دارد كه علم عموميت دارد، و تمامى موجودات از آن سهمى را دارا
هستند.
بحث
اجمالى قرآنى [ (قسمتى از آيات قرآنى كه دلالت دارند بر اينكه تمامى موجودات داراى
علم هستند)]
در
بحثهاى گذشته مكرر گفتيم كه از كلام خداى تعالى چنين ظاهر مىشود كه تمامى
موجودات داراى علم هستند، از آن جمله در تفسير آيه(وَ إِنْ مِنْ شَيْءٍ إِلَّا يُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ وَ لكِنْ لا تَفْقَهُونَ
تَسْبِيحَهُمْ)[1]
بود، كه گفتيم جمله و لكن لا تفقهون- تسبيح آنها را نمىفهميد بهترين
دليل است بر اينكه منظور از تسبيح موجودات، تسبيح ناشى از علم و به زبان قال است،
چون اگر مراد زبان حال موجودات و دلالت آنها بر وجود صانع بود، ديگر معنا نداشت
بفرمايد: شما تسبيح آنها را نمىفهميد.
و
از اين قبيل است آيه شريفه(فَقالَ لَها وَ
لِلْأَرْضِ ائْتِيا طَوْعاً أَوْ كَرْهاً قالَتا أَتَيْنا طائِعِينَ) كه
بيان ما در تفسيرش گذشت.
باز
از اين قبيل است اين آيه:(وَ مَنْ أَضَلُّ مِمَّنْ
يَدْعُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ مَنْ لا يَسْتَجِيبُ لَهُ إِلى يَوْمِ الْقِيامَةِ
وَ هُمْ عَنْ دُعائِهِمْ غافِلُونَ وَ إِذا حُشِرَ النَّاسُ كانُوا لَهُمْ
أَعْداءً وَ كانُوا بِعِبادَتِهِمْ كافِرِينَ)[2] و
به طور قطع سنگ و چوب جزو اين معبودها هستند، حال يا به تنهايى منظورند، و يا با
ساير معبودها[3].
و
نيز مىفرمايد:(يَوْمَئِذٍ تُحَدِّثُ أَخْبارَها بِأَنَّ رَبَّكَ أَوْحى
لَها)[4].
[2] كيست گمراهتر از آن كسى كه معبودى غير از خدا مىخواند،
معبودى كه تا روز قيامت نمىتواند دعايش را مستجاب كند، معبودهايى كه اصلا از دعاى
آنان خبر ندارند، و چون مردم محشور شوند، همان معبودها دشمن ايشان خواهند بود، چون
در دنيا هم به عبادت آنان كافر بودند. سوره احقاف، آيه 5 و 6.
[3] پس معلوم مىشود سنگ و چوبى كه بعنوان خدا پرستش مىشوند، در
همين دنيا به اين عمل كافرند، و اين مستلزم آن است كه علم و اطلاعى و كفر و ايمانى
در آنها تصور مىشود.( مترجم).
[4] در اين روز كره زمين اخبار خود را در ميان مىگذارد، چون
پروردگار تو به او وحى كرده است. سوره زلزال، آيه 4 و 5.
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 17 صفحه : 579