نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 17 صفحه : 569
حال اگر مرد
آن هستند كه تحمل عذاب كنند جايشان آتش است تحمل آن بكنند و اگر به التماس و
استرضا بيفتند خدا هرگز از ايشان راضى نخواهد شد (24).
ما
قرينان خوبى را كه مىتوانستند داشته باشند به قرينان بدى تبديل كرديم تا آنچه را
دارند و آنچه را كه آرزويش را دارند در نظرشان جلوه دهند و فرمان عذاب خدا بر آنان
حتمى شد آن چنان كه در امتهاى گذشته از جن و انس حتمى شد چون كه اينگونه امتها
زيانكار بودند (25).
بيان
آيات [انذار به عذاب دنيوى، عذابى مثل صاعقه عاد و ثمود كه پيامبران به سويشان
رفتند و ...]
اين
آيات هم متضمن انذار به عذاب دنيوى است كه قوم عاد و ثمود به كيفر كفرشان به
پيغمبران و انكارشان به آيات خدا به آن مبتلا شدند و هم عذاب اخروى كه به زودى
دشمنان خدا از اهل جحود كه كلمه عذاب در حقشان محقق شده به آن مبتلا مىشوند. و در
آن اشارهاى هم به اين معنا هست كه چگونه خداوند در دنيا گمراهشان كرد و چگونه در
آخرت اعضاى بدنشان را به زبان مىآورد.
(فَإِنْ أَعْرَضُوا فَقُلْ أَنْذَرْتُكُمْ صاعِقَةً مِثْلَ صاعِقَةِ عادٍ وَ
ثَمُودَ) در مجمع البيان مىگويد: كلمه صاعقه به معناى هلاك
كننده از هر چيز است[1].
و
راغب از بعضى از اهل لغت نقل كرده كه گفتهاند: صاعقه سه جور معنا
مىدهد: يكى مرگ كه در جمله(فَصَعِقَ مَنْ فِي
السَّماواتِ)، و جمله(فَأَخَذَتْهُمُ الصَّاعِقَةُ) به
اين معنا است.
دوم
عذاب كه در آيه(أَنْذَرْتُكُمْ صاعِقَةً مِثْلَ صاعِقَةِ عادٍ وَ
ثَمُودَ) به اين معنا آمده. سوم آتش كه در آيه(وَ يُرْسِلُ الصَّواعِقَ فَيُصِيبُ بِها مَنْ يَشاءُ) به اين
معنا آمده است[2].
ليكن
آنچه را كه راغب معناى كلمه صاعقة دانسته، معناى آن نيست، بلكه آثارى
است از معناى آن، چون معناى صاعقه صداى بسيار شديدى است كه در فضا
بپيچد و به دنبالش يا آتش باشد، يا مرگ، و يا عذاب. پس صاعقه يك چيز است، و آن سه
معنا از آثار آن است.
و
بنا بر آنچه گذشت صاعقه بر دو عذابى كه بر عاد و ثمود نازل شد منطبق مىشود، چون
يكى از آن دو باد سخت بود و ديگرى صداى بلند. و اگر فرمود: أنذرتكم- شما را
انذار