نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 17 صفحه : 560
پراكنده
بودند، با در نظر گرفتن اينكه آسمانها صاف و شفافند، بايد ستارگان براى تمامى
آسمانها زينت باشند، نه تنها آسمان دنيا.
و
اما اينكه آيه(أَ لَمْ تَرَوْا كَيْفَ خَلَقَ اللَّهُ سَبْعَ سَماواتٍ
طِباقاً وَ جَعَلَ الْقَمَرَ فِيهِنَّ نُوراً وَ جَعَلَ الشَّمْسَ سِراجاً)[1]
ماه و خورشيد را نور و چراغ هفت آسمان خوانده، دليل نمىشود بر اينكه ماه و خورشيد
در هفت آسمان نور و چراغند، بلكه از آنجا كه روى سخن با ما بوده كه شب و روز از
نور اين دو كره استفاده مىكنيم، آن دو را نور و چراغ ناميده. و در جاى ديگر نيز
فرموده:(وَ جَعَلْنا سِراجاً وَهَّاجاً)[2].
و حفظا - يعنى و ما آسمانها را از شيطانها حفظ كرديم، هم چنان كه در جاى ديگر
فرموده:(وَ حَفِظْناها مِنْ كُلِّ شَيْطانٍ رَجِيمٍ إِلَّا مَنِ
اسْتَرَقَ السَّمْعَ فَأَتْبَعَهُ شِهابٌ مُبِينٌ)[3].
ذلك تقدير العزيز العليم - اين جمله اشاره به نظم و ترتيبى است كه در سابق
(آيات اواسط سوره كه در باره آسمان و زمين و ستارگان بود) بحث شد.
گفتارى
در تكميل مطالب گذشته [ (راجع به آسمانها و اينكه آسمانها منزلگاه ملائكه است)]
از
آنچه گذشت چند نكته به دست آمد:
اول
اينكه: آنچه از ظاهر آيات- البته فراموش نشود كه مىگوييم ظاهر نه صريح- استفاده
مىشود اين است كه آسمان دنيا از بين آسمانهاى هفتگانه عبارت است از آن فضايى كه
اين ستارگان بالاى سر ما در آن قرار دارند.
دوم
اينكه: اين آسمانهاى هفتگانه نامبرده، همه جزو خلقت جسمانىاند و خلاصه همه در
داخل طبيعت و ماده هستند، نه ما وراى طبيعت چيزى كه هست اين عالم طبيعت هفت طبقه
است كه هر يك روى ديگرى قرار گرفته و از همه آنها نزديكتر به ما، آسمانى است كه
ستارگان و كواكب در آنجا قرار دارند و اما آن شش آسمان ديگر، قرآن كريم هيچ حرفى
در بارهشان نزده، جز اينكه فرموده روى هم قرار دارند.
[1] آيا نمىبينند چگونه خدا هفت آسمان را روى هم آفريد و ماه را
در آنها نور و خورشيد را چراغ كرد. سوره نوح، آيه 15 و 16.