نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 17 صفحه : 557
[مراد
از وحى و مقصود از امر آسمانها در جمله:(وَ أَوْحى فِي كُلِّ سَماءٍ
أَمْرَها)]
(وَ أَوْحى فِي كُلِّ سَماءٍ أَمْرَها)- بعضى[1]
از مفسرين گفتهاند: منظور از امر آسمان كه مىفرمايد: خدا به هر آسمانى امر آن را
وحى كرد، آثارى است كه استعداد داشتن آن را داشته و يا حكمت اقتضاء مىكرده آن
آثار را داشته باشد، مثل اينكه فرشتگانى در آنجا باشند، يا ستارهاى در آن خلق
شود، و يا امثال اين. و كلمه وحى به معناى خلقت و ايجاد است و جمله
مورد بحث عطف است بر جمله قضاهن و مىخواهد اين را هم مقيد به زمان آن
كند و بفرمايد: وحى در هر آسمان نيز در همان دو روز صورت گرفت. و معناى جمله مورد
بحث اين است كه: خداوند در همان دو روز موجودات در هر آسمانى را، كه يا ملائكه
بودند، يا ستاره، و يا غير آن، بيافريد.
ولى
خواننده عزيز خود متوجه است كه معنا كردن وحى به خلقت و معنا كردن
امر به موجودات داخل آسمانها از قبيل فرشته و يا ستاره، عنايت بسيارى لازم
دارد كه بدون دليل روشن نمىتوان از آن كلمات اين معانى را اراده كرد و همچنين
مقيد كردن جمله عطف شده به دو روز كه در جمله معطوف عليه مذكور بود، نيز دليل
مىخواهد.
بعضى[2]
ديگر گفتهاند: مراد از امر آسمانها، تكليف الهى متوجه به اهل هر آسمان است كه
همان ملائكه ساكن در آن باشد و معناى وحى همان معناى معروفش است. و
معناى جمله اين است كه: خداى تعالى به اهل هر آسمانى و ملائكهاى كه در آنند
اوامرى در باره عبادت وحى فرمود.
اشكال
اين وجه هم اين است كه اگر عبارت آيه شريفه اوحى الى كل سماء بود، باز
ممكن بود بگوييم مراد از وحى همان وحى معمول است، ولى فرموده:(أَوْحى فِي كُلِّ سَماءٍ) و اين عبارت با آن معنا آن طور كه
بايد نمىسازد.
بعضى[3]
ديگر گفتهاند: مراد از امر آسمان، آن چيزى است كه خدا از آسمان خواسته.
و
اين وجه در حقيقت به يكى از دو وجه قبلى رجوع مىكند، چون اگر منظور از
وحى خلق و ايجاد باشد، اين وجه به وجه اول برمىگردد و اگر معناى معروفش
باشد به وجه دومى برگشت مىكند.
پس
بايد فكر ديگرى كرد، و از آيات ديگر كمك گرفت، از آياتى كه در آن به امر آسمانها
اشارهاى رفته، معنايى دقيقتر فهميده مىشود. اينك آن آيات: