responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 17  صفحه : 554

(وَ جَعَلَ فِيها رَواسِيَ مِنْ فَوْقِها وَ بارَكَ فِيها وَ قَدَّرَ فِيها أَقْواتَها)، در آيات مورد بحث بيان مى‌كند، چون در اين آيات قرار دادن كوه‌ها در زمين و بركت دادن به زمين و تقدير ارزاق را با خلقت زمين يك جا بيان كرده و سپس خلقت آسمان را با كلمه ثم به آن عطف كرده. پس ديگر نمى‌توانيم اين كلمه را به معناى بعديت زمانى بگيريم. به عبارت ساده‌تر: در آيات مورد بحث كلمه ثم ظهور در اين دارد كه خلقت آسمانها بعد از زمين بوده و در آيات سوره نازعات كلمه بعد ذلك نيز ظهور دارد در اينكه خلقت زمين (كه گفتيم با دحو و گستردن آن يكى است)، بعد از خلقت آسمانها بوده، ولى ظهور جمله بعد ذلك روشنتر، و قويتر از ظهور كلمه ثم در بعديت است- و خدا داناتر است.

(وَ هِيَ دُخانٌ)- اين جمله حال است از كلمه سماء و جمله چنين معنا مى‌دهد:

خداى تعالى متوجه آسمان شد، تا آن را بيافريند، در حالى كه چيزى بود كه خدا نامش را دود گذاشت و آن ماده‌اى بود كه خدا به صورت آسمانش در آورد و آن را هفت آسمان كرد، بعد از آن كه از هم متمايز نبودند و همه يكى بودند. و به همين مناسبت در آيه مورد بحث آن را مفرد آورد و فرمود:(ثُمَّ اسْتَوى‌ إِلَى السَّماءِ) و نفرمود: الى السماوات .

[توضيح در مورد فرمان خداوند به آسمان و زمين ((ائْتِيا طَوْعاً أَوْ كَرْهاً)) و تخيير آن دو بين آمدن به طوع يا كره‌]

(فَقالَ لَها وَ لِلْأَرْضِ ائْتِيا طَوْعاً أَوْ كَرْهاً)- حرف فاء كه بر سر اين جمله آمده، آن را فرع ما قبل كرده- كه همان توجه خدا به سوى آسمان باشد- و چون بدون شك مورد و مقام آيه مورد تكوين است، در نتيجه اينكه به آسمان و زمين فرمان مى‌دهد كه‌( ائْتِيا طَوْعاً أَوْ كَرْهاً)- چه بخواهيد و چه نخواهيد بايد بياييد ، كلمه و فرمان تكوينى است، نه اينكه خداوند چنين سخنى گفته باشد، بلكه همان امر تكوينى است كه در هنگام ايجاد موجودى صادر مى‌كند و آيه‌(إِنَّما أَمْرُهُ إِذا أَرادَ شَيْئاً أَنْ يَقُولَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ)[1] از آن خبر مى‌دهد.

و مجموع دو جمله ائتيا و جمله أتينا كه اولى فرمان خدا و دومى پاسخ زمين و آسمان است، صفت ايجاد و تكوين را ممثل مى‌كند، تا فهم مردم ساده آن را درك كند. و به طورى كه از كلام خداى تعالى استفاده مى‌شود، علم را براى تمامى موجودات قائل است، چيزى كه هست سخن گفتن خدا با هر چيزى به حسب حال آن چيز و مناسب با آن است، و بنا بر اين جمله مورد بحث كه يكى از مواردى را كه خدا با موجودات سخن گفته حكايت مى‌كند حقيقتى تحليلى خواهد بود.

و ما در مباحث قبلى مقدارى در باره اين مطلب بحث كرده‌ايم، و- ان شاء اللَّه تعالى-


[1] سوره يس، آيه 82.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 17  صفحه : 554
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست