نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 17 صفحه : 487
(إِذا قَضى أَمْراً فَإِنَّما يَقُولُ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ)[1] و غير خداى تعالى هيچ كس و هيچ چيز سهم و نصيبى
از اين قضا ندارد.
و
يكى ديگر از موارد قضاى او تشريع دين است، دينى كه آن را براى رساندن خلق به سوى
خود راهى پسنديده دانسته و فرموده:(وَ قَضى رَبُّكَ أَلَّا
تَعْبُدُوا إِلَّا إِيَّاهُ)[2].
(إِنَّ اللَّهَ هُوَ السَّمِيعُ الْبَصِيرُ)- يعنى خدا
داراى حقيقت علم به مسموعات و به مبصرات است و اين علمش ذاتى اوست و غير از او هيچ
كس چنين نيست. و هر كس هر قدر از اين علم را دارا باشد، خدا به او تمليك كرده و
اجازهاش را به وى داده، نه اينكه خودش ذاتا چنين باشد.
بحث
روايتى [ (رواياتى در باره يوم التلاق ، فانى شدن دنيا به هنگام قيامت،
توبه، و خائنة الأعين ]
در
تفسير قمى، در ذيل جمله(يُلْقِي الرُّوحَ مِنْ أَمْرِهِ عَلى
مَنْ يَشاءُ مِنْ عِبادِهِ) مىگويد: منظور روح
القدس است كه مخصوص رسول خدا 6 و ائمه اهل بيت (صلوات اللَّه عليهم
اجمعين) است[3].
و
در معانى الاخبار به سند خود از حفص ابن غياث از امام صادق (ع) روايت كرده كه
فرمود: يوم التلاق روزى است كه اهل آسمان با اهل زمين تلاقى مىكنند[4].
مؤلف:
اين روايت را قمى[5] هم در
تفسير خود آورده، با اين تفاوت كه نه سند آن را ذكر كرده و نه نام امام (ع) را
برده.
و
در توحيد به سند خود از ابن فضال از حضرت رضا (ع) از پدران بزرگوارش از على (ع)
روايت كرده كه در ضمن حديثى فرمود: خداى تعالى مىفرمايد:
(لِمَنِ الْمُلْكُ الْيَوْمَ) در پاسخش ارواح انبيا و رسولانش و
حجتهايش مىگويند: للَّه الواحد القهار آن گاه خداى جل جلاله
مىفرمايد:(الْيَوْمَ تُجْزى كُلُّ نَفْسٍ بِما كَسَبَتْ)[6].
[1] چون مشيت او به خلقت چيزى قرار گيرد به محض اينكه گويد موجود
باش همان دم موجود شود. سوره آل عمران، آيه 48.
[2] پروردگارت حكم چنين رانده كه غير او را نپرستيد. سوره اسرى،
آيه 23.