نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 17 صفحه : 452
مراد از اين
وعده وعده آمدن قيامت و ثواب در آن است.
و
بعيد نيست كه مراد از اين وعده، وعده به ارث دادن بهشت باشد، هم چنان كه در قرآن
فرموده:(أُولئِكَ هُمُ الْوارِثُونَ الَّذِينَ يَرِثُونَ
الْفِرْدَوْسَ هُمْ فِيها خالِدُونَ)[1]، و
بنا بر اين احتمال جمله(وَ أَوْرَثَنَا الْأَرْضَ)
عطف تفسير مىشود براى جمله(صَدَقَنا وَعْدَهُ) (و
معنا چنين مىشود: گفتند حمد آن خدايى را سزد كه به وعده خود وفا كرد، و بهشت
ديگران را هم به ما ارث داد).
(وَ أَوْرَثَنَا الْأَرْضَ)- مراد از كلمه أرض - به
طورى كه گفتهاند-[2] زمين بهشت
است، يعنى همانجايى كه بهشتيان در آنجا مستقر مىشوند. و در اول سوره مؤمنون هم
گذشت كه مراد از ارث دادن بهشت، اين است كه: بهشت را برايشان باقى گذاشت، با اينكه
در معرض آن بود كه ديگران آن را ببرند و يا حد اقل شريك ايشان شوند، ولى آن ديگران
(در اثر گناه و شرك) سهم بهشت خود را از دست دادند و به اينان منتقل گرديد.
(نَتَبَوَّأُ مِنَ الْجَنَّةِ حَيْثُ نَشاءُ)- اين جمله
بيانگر ارث دادن زمين به ايشان است، و اگر با اينكه جا داشت بفرمايد نتبوء
منها ، فرمود:(نَتَبَوَّأُ مِنَ الْجَنَّةِ) و
خلاصه با اينكه جا داشت ضمير كلمه أرض را به كار ببرد كلمه
جنت را آورد براى اين است كه كلمه ارض را معنا كند، و بفهماند
كه منظور ما از أرض همان بهشت است.
ولى
بعضى[3] از مفسرين
گفتهاند: مراد از ارض همين زمين دنيا است. ولى تفسيرى است بسيار
بىپايه، مگر اينكه آن را توجيه كنند، و بگويند بهشت عبارت است از آخرت همين زمين
دنيا، هم چنان كه خداى تعالى فرموده:(أُولئِكَ لَهُمْ عُقْبَى
الدَّارِ)[4].
و
معناى آيه اين است كه: پرهيزكاران بعد از داخل شدن در بهشت، مىگويند حمد خدايى را
كه به وعده خود وفا كرد، آن وعدهاى كه مىداد كه به زودى ما را داخل بهشت مىكند.
و يا آن وعدهاى كه مىداد كه به زودى بهشت را به ما به ارث مىدهد، و ما در بهشت
هر جايش كه دلمان بخواهد مسكن خواهيم كرد- و از اين جمله اخير به دست مىآيد كه
بهشتيان هر چه بخواهند در بهشت دارند.
(فَنِعْمَ أَجْرُ الْعامِلِينَ)- يعنى چه خوب است اجر آنهايى كه
براى خدا عمل كردند، و
[1] اينانند آنهايى كه بهشت فردوس را ارث مىبرند و هم در آن
جاودانهاند. سوره مؤمنون، آيه 10 و 11.