نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 17 صفحه : 41
و روى سخن
با هر كسى است كه بشنود، همان طور كه در آيه(وَ تَرَى الْفُلْكَ فِيهِ
مَواخِرَ) كه در آيه قبلى
بود، و نيز در آيه(وَ تَرَى الشَّمْسَ إِذا طَلَعَتْ)[1] و آيه(وَ تَحْسَبُهُمْ أَيْقاظاً وَ هُمْ رُقُودٌ)[2] منظور همه كسانى است كه مىتوانند ببينند.
بحث
روايتى [ (رواياتى در باره تشبيه رستاخيز به احياء زمين با باران، و در ذيل آيه:(إِلَيْهِ يَصْعَدُ الْكَلِمُ الطَّيِّبُ ...))]
در
تفسير قمى در ذيل جمله(كَذلِكَ النُّشُورُ)
مىگويد: پدرم از ابن ابى عمير از جميل بن دراج از امام صادق (ع) برايم نقل كرد كه
فرمود: خداوند وقتى بخواهد خلق را مبعوث كند، چهل شبانه روز باران بر زمين
مىباراند، در نتيجه مفاصل بدنها جمع شده، و گوشت بر آنها روييده مىشود[3].
مؤلف:
در اين معنا تعدادى روايت ديگر نيز هست.
و
در الدر المنثور است كه: طيالسى، احمد، عبد بن حميد، ابن منذر، ابن ابى حاتم، ابن
مردويه، و بيهقى در كتاب اسماء و صفات، از ابى رزين عقيلى روايت آوردهاند كه گفت:
از رسول خدا 6 پرسيدم خداى تعالى چگونه مردگان را زنده مىكند؟ فرمود: آيا هيچ
از سرزمينهاى بىآب و علف گذشتهاى و آيا پس از چندى از همان سرزمين عبور كرده و
ديدهاى چگونه در همان زمين گياهان روييده و برافراشتهاند؟ عرضه داشت (م) بلى.
فرمود: خداى تعالى مردگان را هم همين طور زنده مىكند، و قيامت هم همين طور به پا
مىخيزد[4].
و
در تفسير قمى در روايت ابى الجارود، از ابى جعفر (ع) آمده كه فرمود:
رسول
خدا 6 فرمود: براى هر سخنى مصداقى از عمل است كه يا آن را تصديق مىكند و يا
تكذيب، پس وقتى انسان سخنى بگويد و با عمل خود سخن خود را تصديق كند، يعنى به گفته
خود عمل كند، آن عمل گفتار او را به سوى خدا بالا مىبرد، و اگر عملش مخالف گفتارش
باشد، گفتارش را نيز روى عمل خبيثش گذاشته، در آتش
[1] و مىبينى خورشيد را هنگامى كه طلوع مىكند. سوره كهف، آيه
17.
[2] و آنها را بيدار پنداشتى و حال آنكه در خواب بودند. سوره
كهف، آيه 18.