نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 17 صفحه : 348
قرآن حينى و
زمانى است.
بحث
روايتى [ (رواياتى در باره مخاصمه ملأ اعلى، استكبار ابليس و اباء او از سجده بر
آدم، و اوصاف متكلفين)]
قمى
در تفسيرش به سند خود از اسماعيل جعفى، از امام باقر (ع) حديثى در باره معراج از
رسول خدا 6 نقل كرده كه در آن آمده: خداى تعالى فرمود: اى محمد! گفتم لبيك
پروردگار من. فرمود: هيچ مىدانى ملأ اعلى در چه چيز مخاصمه مىكردند؟ عرضه داشتم:
منزهى تو اى خدا، من هيچ چيز زائد بر آنچه تو يادم دادهاى نمىدانم. آن گاه رسول
خدا 6 فرمود: پس خداى سبحان دست خود را- يعنى دست قدرت خود را- بين دو سينهام
نهاد. و من برودت و خنكى آن را در بين دو شانهام احساس كردم. آن گاه فرمود: از آن
به بعد هر چه از گذشته و آينده از من پرسيد، جوابش را دانا بودم، پس مجددا از من
پرسيد: اى محمد ملأ اعلى در چه چيز مخاصمه كردند؟ عرضه داشتم: در سه چيز: اول در
آنچه كه كفاره گناهان مىشود، دوم در آنچه درجات آدمى را بالا مىبرد، سوم در آنچه
حسنات شمرده مىشود ...[1].
و
در مجمع البيان آمده كه ابن عباس از رسول خدا 6 روايت كرده كه فرمود پروردگارم
به من فرمود: هيچ مىدانى كه ملأ اعلى در چه چيز مخاصمه كردند؟ عرضه داشتم: نه،
فرمود: مخاصمه آنها در كفارات و درجات بود. اما كفارات سه چيز است: يكى وضوى كامل
گرفتن در شبهاى سرد، دوم قدمها را يكى پس از ديگرى برداشتن به سوى جماعتها، سوم
انتظار رسيدن وقت نماز بعدى بعد از هر نماز. و اما درجات، آن نيز سه چيز است: اول
به صداى بلند و واضح سلام كردن، دوم اطعام طعام، و سوم نماز خواندن در تاريكى شب
كه همه در خوابند[2].
مؤلف:
اين روايت را صدوق هم در خصال از رسول خدا 6 نقل كرده[3]
ولى آنچه در اينجا تفسير كفارات قرار گرفته در روايت او تفسير درجات واقع شده و به
عكس آنچه در اينجا تفسير درجات قرار گرفته در آن روايت تفسير كفارات واقع شده.