نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 17 صفحه : 154
مرتكب شده،
(سيلىهايى كه به ناحق به مردم زده، اموالى كه به ناحق تصرف كرده، شهادتهايى كه به
ناحق نوشته و امثال آن)، و پاها به خصوص آن گناهانى شهادت مىدهند كه صاحب آن با
خصوص آنها انجام داده (لگدهايى كه به ناحق به مردم زده، قدمهايى كه به سوى خيانت
و ظلم و سعايت و فتنهانگيزى و امثال آن برداشته).
و
از همين جا روشن مىگردد كه هر عضوى به عمل مخصوص به خود شهادت مىدهد و گويا
مىگردد. و نام دست و پا در آيه شريفه از باب ذكر نمونه است (و گرنه چشم و گوش و
زبان و دندان، و هر عضو ديگر نيز به كارهايى كه به وسيله آنها انجام شده، شهادت
مىدهند). و لذا مىبينيم كه در جاى ديگر قرآن نام گوش و چشم و قلب را برده، و
فرموده:
(إِنَّ السَّمْعَ وَ الْبَصَرَ وَ الْفُؤادَ كُلُّ أُولئِكَ كانَ عَنْهُ
مَسْؤُلًا)[1] و
در سوره حم سجده، آيه 20 نام پوست بدن را آورده كه ان شاء اللَّه تعالى به زودى در
تفسير سوره حم سجده مطالبى مربوط به اين بحث خواهد آمد.
بحث
روايتى [ (رواياتى در ذيل آيات گذشته مربوط به قيام قيامت و احوال دوزخيان و
بهشتيان و ...)]
در
تفسير قمى در ذيل آيه(ما يَنْظُرُونَ إِلَّا صَيْحَةً
واحِدَةً ...) آمده كه: اين صيحه در آخر الزمان خواهد بود،
مردم در آن روزگار گرفتار يك صيحه مىشوند و در حالى كه مردم در بازارها مشغول
مخاصمه هستند، ناگهان گرفتار اين صيحه گشته و همه در جا مىميرند. و احدى نيست كه
به خانه خود برگردد، و يا سفارشى به كسى بكند، و همين است معناى جمله(فَلا يَسْتَطِيعُونَ تَوْصِيَةً وَ لا إِلى أَهْلِهِمْ يَرْجِعُونَ)[2].
و
در مجمع البيان گفته: در ضمن حديثى آمده كه: وقتى قيامت به پا مىشود كه مردم
سرگرم كار و زندگى خويشند و بساط و كار و كسب خود را گسترده، سرگرم دادوستدند، و
قبل از آنكه آن را جمع كنند قيامت به پا مىشود و چه بسا كه اشخاصى لقمه را
برداشته به طرف دهان مىبرند، و قيام قيامت در اين مدت كوتاه فرا مىرسد، و از
رسيدن لقمه به دهانشان جلوگيرى مىكند. و چه بسا مردى در همان حالى كه مشغول پر
كردن حوض است تا دامهاى خود را آب دهد، قبل از آب دادن قيامت به پا مىشود[3].
[1] به تحقيق گوش و چشم و قلب همه اينها مورد بازخواست قرار
مىگيرند. سوره اسرى، آيه 36.