نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 16 صفحه : 442
رئيس خزرج
در آن ايام بود، و نيز عبد اللَّه بن رواحه و خوات بن جبير را نزد وى فرستاد، كه
ببينند اين خبر كه به ما رسيده صحيح است يا نه، در صورتى كه صحيح بود، و كعب عهد
ما را شكسته بود، در مراجعت به مسلمانان نگوييد (تا دچار وهن و سستى نشوند)، بلكه
تنها به من بگوييد، آنهم با كنايه، كه مردم بو نبرند، و اگر دروغ بود، و كعب هم
چنان بر پيمان خود وفادار بود، خبرش را علنى در بين مردم انتشار دهيد.
و
آنان هم به قبيله بنى قريظه رفته و با كعب رئيس قبيله تماس گرفتند، و ديدند كه
انحراف بنى قريظه از رسول خدا 6 بيش از آن مقدارى است كه به اطلاع آن جناب
رساندهاند، و مردم قبيله صريحا به فرستادگان آن جناب گفتند: هيچ عهد و پيمانى بين
ما و محمد نيست، سعد بن عباده به ايشان بد و بيراه گفت، و آنها به وى گفتند، و سعد
بن معاذ بن ابن عباده گفت: اين حرفها را ول كن، زيرا بين ما و ايشان رابطه سختتر
از بد و بيراه گفتن است، (يعنى جوابشان را بايد با لبه شمشير داد).
آن
گاه نزد رسول خدا 6 آمده به كنايه گفتند: عضل و القاره و اين دو اسم
نام دو نفر بود كه در واقعه رجيع با چند نفر از اصحاب رسول خدا 6 به سركردگى
خبيب بن عدى نيرنگ كرده بودند،- رسول خدا 6 فرمود: اللَّه اكبر، اى گروه
مسلمانان شما را مژده باد.
در
اين هنگام بلا و ترس بر مسلمانان چيره گشت، و دشمنان از بالا و پايين احاطهشان
كردند، به طورى كه مؤمنين در دل خيالها كردند، و منافقين نفاق خود را به زبان
اظهار كردند.
[آغاز
درگيرى و به ميدان آمدن عمر و بن عبد ود و مقابله امير المؤمنين 7 با
او]
رسول
خدا 6 و مشركين بيست و چند شب در برابر يكديگر قرار گرفتند، بدون اينكه جنگى
كنند، مگر گاهگاهى كه به صف يكديگر تير مىانداختند، و بعد از اين چند روز، چند
نفر از سواره نظامهاى لشكر دشمن به ميدان آمدند، و آن عده عبارت بودند از عمرو بن
عبد ود، برادر بنى عامر بن لوى، و عكرمة بن ابى جهل، و ضرار بن خطاب، و هبيرة بن
ابى وهب، و نوفل بن عبد اللَّه، كه بر اسب سوار شده و به صف بنى كنانه عبور كرده،
و گفتند: آماده جنگ باشيد، كه بزودى خواهيد ديد چه كسانى دلاورند؟
آن
گاه به سرعت و با غرور و به صف مسلمانان نهادند، همين كه نزديك خندق رسيدند،
گفتند: به خدا سوگند اين نقشه نقشهاى است كه تا كنون در عرب سابقه نداشته، ناگزير
از اول تا به آخر خندق رفتند تا تنگترين نقطه را پيدا كنند، و با اسب از آن عبور
نمايند، و همين كار را كردند، چند نفر از خندق گذشته، و در فاصله بين خندق و سلع
را جولانگاه خود كردند،
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 16 صفحه : 442