نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 16 صفحه : 401
مزروع
(زراعت) است.
اين
آيه يكى ديگر از آيات خداى سبحان را تذكر مىدهد كه بر حسن تدبير او نسبت به
موجودات و مخصوصا موجودات زنده از قبيل چارپايان و انسان دلالت مىكند، و مراد از
سوق آب به سوى زمين خالى از گياه، راندن ابرهاى حامل باران به سوى آن سرزمين است.
پس،
از نزول باران از ابر، حيات زمين، و بيرون شدن زرع، و تغذى انسان و چارپايان تامين
مىشود، چارپايانى كه خداوند آنها را رام انسانها كرده، تا براى رسيدن به مقاصد
حيات خود تربيتشان كنند.
جمله(أَ فَلا يُبْصِرُونَ) تنبيه و توبيخ كفار است، كه چرا اين
آيات را نمىبينند، و اگر خصوص آيت باران را اختصاص به ديدن داد، و آيت سابق، يعنى
اهلاك امتهاى گذشته را اختصاص به شنيدن، براى اين است كه علم به هلاكت اقوام
گذشته از راه شنيدن تاريخ و اخبار گذشتگان است، كه به وسيله گوش حاصل مىشود. و
اما علم به راندن ابرها به اين سرزمين و آن سرزمين، و بيرون آوردن زراعت از
زمينهاى مرده، و تغذى انسانها و چارپايان از آن زراعت، از راه ديدن حاصل مىشود.
[مقصود
از فتح در آيه:(وَ يَقُولُونَ مَتى هذَا
الْفَتْحُ ...)]
(
وَ يَقُولُونَ مَتى هذَا الْفَتْحُ) ...(وَ لا
هُمْ يُنْظَرُونَ ) راغب گفته: كلمه فتح به معناى
برداشتن قفل و حل اشكال است،- تا آنجا كه مىگويد- و وقتى گفته مىشود فتح
القضية فتحا معنايش اين است كه فلانى فلان كار را حل كرد، و گره از آن
برداشت، هم چنان كه در آيه(رَبَّنَا افْتَحْ
بَيْنَنا وَ بَيْنَ قَوْمِنا بِالْحَقِّ وَ أَنْتَ خَيْرُ الْفاتِحِينَ) به
همين معنا است[1].
در
آيات سابق نيز مطالبى گذشت كه فتح به معناى فصل و حل بر آنها صادق است، يكى فصل
بين مردم در روز قيامت است، كه در باره آن فرمود:(إِنَّ رَبَّكَ هُوَ يَفْصِلُ بَيْنَهُمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ) و
دوم، چشاندن عذاب نزديكتر، و يا انتقام از مجرمين در دنيا است، كه معناى فتح بر
آن نيز صادق است، و لذا بعضى[2] از مفسرين
فتح را به روز قيامت تفسير كردهاند.
و
بنا بر اين، معناى كلام كفار كه گفتهاند: اين فتح چه وقت است اگر راست
مىگوييد؟ همان مطلبى است كه مكرر در قرآن از ايشان حكايت شده، كه گفتهاند: (مَتى هذَا الْوَعْدُ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ)- اين وعده
چه وقت است اگر راست مىگوييد؟ .