نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 16 صفحه : 199
از خبث يعنى
آلودگى بدن و جامه، خود را پاك كند، و نيز از اينكه لباس و مكان نمازش غصبى باشد،
بپرهيزد، و رو به سوى خانه پروردگارش بايستد.
پس
اگر انسان مدتى كوتاه بر نماز خود پايدارى كند، و در انجام آن تا حدى نيت صادق
داشته باشد، اين ادامه در مدت كوتاه به طور مسلم باعث مىشود كه ملكه پرهيز از
فحشاء و منكر در او پيدا شود، به طورى كه اگر فرضا آدمى شخصى را موكل بر خود كند،
كه دائما ناظر بر احوالش باشد، و او را آن چنان تربيت كند كه اين ملكه در او پيدا
شود و به زيور ادب عبوديت آراسته گردد، قطعا تربيت او مؤثرتر از تربيت نماز نيست،
و به بيش از آنچه كه نماز او را دستور مىدهد دستور نخواهد داد، و به بيش از آن
مقدار كه نماز به رياضت وادارش مىكند وادار نخواهد كرد.
در اينجا
لازم است اشكالى كه به آيه شريفه شده، و جوابش را خاطرنشان سازيم، بعضى[1]
بر اين آيه اشكال كردهاند كه: اين آيه مىفرمايد نماز از فحشاء و منكرات
نهى مىكند، و حال آنكه ما بسيارى از نمازگزاران را مىبينيم كه از ارتكاب گناهان
بزرگ پروايى ندارند، چرا نماز آنان از فحشاء و منكرات بازشان نمىدارد؟ .
در
جواب از اين اشكال بعضى[2] از علماء
گفتهاند: اصلا كلمه صلاة در آيه شريفه به معناى نماز نيست،
بلكه به معناى دعا است، و مراد از دعا هم دعوت به سوى امر خدا است، و معناى آيه
اين است كه: اى پيغمبر من، بر دعوت به سوى امر خدا پايدارى كن، كه اگر چنين كنى
اين دعوت مردم را از فحشاء و منكرات بازمىدارد . ليكن اين جواب اشكال دارد،
براى اينكه در حقيقت براى رفع اشكال و فرار از آن، آيه را از ظاهرش برگردانيده.
بعضى[3]
ديگر گفتهاند: كلمه صلاة در آيه شريفه در معناى نكره است، و
معناى آيه اين است كه يك قسم از نمازها باعث مىشود كه نمازگزار از فحشاء و منكرات
اجتناب بورزد، و درست هم هست، پس مراد همه نمازها نيست، تا آن اشكال وارد
شود .
بعضى[4]
ديگر گفتهاند: نماز ما دام كه نمازگزار مشغول آن است اين اثر را دارد، يعنى
شخص نمازگزار ما دام كه مشغول نماز است كارهاى زشت نمىكند، چون همين اشتغال به
نماز او را از كارهاى ديگر بازمىدارد .
بعضى[5]
ديگر گفتهاند: آيه به همان ظاهرى كه دارد معنايى دارد كه آن اشكال