responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 16  صفحه : 104

و جمله‌(لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ) به هر دو يعنى سكونت در شب و طلب روزى در روز بر مى‌گردد، و معنايش اين است كه: خدا شب را چنان، و روز را چنين كرد، باشد كه شما شكر بگزاريد.

جمله‌(وَ مِنْ رَحْمَتِهِ جَعَلَ لَكُمُ) در معناى اين است كه فرموده باشد: جعل لكم و ذلك رحمة منه- خدا روز را براى شما قرار داد، و اين خود رحمتى است از او و اين اشاره است به اينكه تكوين مانند سكون و طلب رزق و تشريع كه عبارت است از هدايت خلق به سوى شكر خالق، همه و همه آثار رحمت او هستند- دقت فرماييد-.

(وَ يَوْمَ يُنادِيهِمْ فَيَقُولُ أَيْنَ شُرَكائِيَ الَّذِينَ كُنْتُمْ تَزْعُمُونَ) تفسير اين آيه گذشت، چون قبلا هم اين مطلب را فرموده بود، و اگر در اينجا آن را تكرار كرد، بدان جهت است كه مضمون آيه بعدى بدان احتياج داشت.

(وَ نَزَعْنا مِنْ كُلِّ أُمَّةٍ شَهِيداً فَقُلْنا هاتُوا بُرْهانَكُمْ ...) اين آيه شريفه به اين معنا اشاره مى‌كند كه در روز قيامت بطلان پندارشان به خوبى روشن مى‌شود، و مراد از شهيد گواه اعمال است،- كه در چند جا از اين كتاب به آن اشاره شد- و آيه شريفه ظهورى در اين معنا ندارد كه مراد از شهيد پيغمبر مبعوث در هر امت است، چون كلمه شهيد را مفرد آورده، و كلمه امت به معناى جماعتى از مردم است، و جماعت از مردم هيچ ظهورى ندارد در جماعتى كه پيغمبر به سوى آنها فرستاده شده باشد، تا چه رسد به اينكه بگوييم صريح در آن است، بله چنين جماعتى كه پيغمبرى دارند يكى از مصاديق امت است. و معناى اينكه فرمود:(فَقُلْنا هاتُوا بُرْهانَكُمْ) اين است كه: ما از آنان مطالبه برهان كرديم و از ايشان خواستيم تا بر پندار خود كه مى‌گفتند خدا شريك دارد، حجتى قاطع بياورند.

[در قيامت كه روز كشف حقائق است بطلان پندار مشركان آشكار مى‌گردد ((فَعَلِمُوا أَنَّ الْحَقَّ لِلَّهِ ...))]

(فَعَلِمُوا أَنَّ الْحَقَّ لِلَّهِ وَ ضَلَّ عَنْهُمْ ما كانُوا يَفْتَرُونَ)-، يعنى پندار باطلشان، كه خدا شريكى دارد، از ايشان غايب شد، و در آن هنگام به يقين دانستند كه حق الوهيت، تنها براى خدا است، و خدا در الوهيت، شريكى ندارد، پس مراد از جمله‌(ضَلَّ عَنْهُمْ) به طور استعاره اين است كه: غايب شد از ايشان كه ساير مفسرين‌[1] نيز جمله را بهمين معنا تفسير كرده‌اند، و بنا بر اين در كلام، تقديم و تاخيرى شده، و اصل در آن فضل عنهم ما كانوا يفترون فعلموا ان الحق للَّه- غايب شد از ايشان آنچه افتراء مى‌بستند، و در نتيجه فهميدند كه حق با خداى‌


[1] روح المعانى، ج 20، ص 109.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 16  صفحه : 104
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست