responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 15  صفحه : 518

از قبيل الفاظ و يا مفاهيمى باشد كه الفاظ بر آنها دلالت مى‌كند، بلكه اگر واقعا چنين اسمى باشد و چنين آثارى در آن باشد لا بد، حقيقت اسم خارجى است، كه مفهوم لفظ به نوعى با آن منطبق مى‌شود، خلاصه: آن اسم حقيقتى است كه اسم لفظى اسم آن اسم است.

و در الفاظ آيه شريفه هيچ خبرى از اين اسمى كه مفسرين گفته‌اند نيامده، تنها و تنها چيزى كه آيه در اين باره فرموده اين است كه شخص نامبرده كه تخت ملكه سبأ را حاضر كرد علمى از كتاب داشته و گفته است: من آن را برايت مى‌آورم غير از اين دو كلمه در باره او چيزى نيامده، البته اين در جاى خود معلوم و مسلم است، كه كار در حقيقت كار خدا بوده، پس معلوم مى‌شود كه آن شخص علم و ارتباطى با خدا داشته، كه هر وقت از پروردگارش چيزى مى‌خواسته و حاجتش را به درگاه او مى‌برده خدا از اجابتش تخلف نمى‌كرده. و به عبارت ديگر، هر وقت چيزى را مى‌خواسته خدا هم آن را مى‌خواسته است.

از آنچه گذشت اين نيز روشن شد كه علم مذكور از سنخ علوم فكرى و اكتسابى و تعلم بردار نبوده است.

(أَنَا آتِيكَ بِهِ قَبْلَ أَنْ يَرْتَدَّ إِلَيْكَ طَرْفُكَ)- كلمه طرف به طورى كه گفته‌اند: به معناى نگاه و چشم برگرداندن است و ارتداد طرف به معناى اين است كه آن چيزى كه نگاه آدمى به آن مى‌افتد، در نفس نقش بندد و آدمى آن را بفهمد كه چيست، پس مقصود آن شخص اين بوده كه من تخت ملكه سبأ را در مدتى نزدت حاضر مى‌كنم كه كمتر از فاصله نگاه كردن و ديد آن باشد.

بعضى‌[1] از مفسرين گفته‌اند: طرف به معناى برداشتن پلك چشم و بازكردن آن براى ديدن است و ارتداد طرف به معناى بسته شدن پلكها به طور طبيعى است، نه بستن عمدى و اختيارى، چون اگر آن مراد بود، تعبير مى‌فرمود به رد طرف، و اين خود نكته‌اى است كه نبايد از آن غفلت ورزيد.

ولى اين مفسر اشتباه كرده، چون طرف، يكى از افعال اختيارى آدمى است، ولى آنچه كه باعث بر اين فعل اختيارى مى‌شود طبيعت آدمى است، مانند نفس كشيدن و براى همين است كه احتياجى به فكر و انديشه قبلى ندارد، به خلاف امثال خوردن و نوشيدن.

بنا بر اين، فعل اختيارى، آن فعلى است كه به اراده آدمى مرتبط باشد، حال چه اينكه محتاج به فكر و انديشه سابق باشد و چه نباشد.


[1] روح البيان، ج 6، ص 350.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 15  صفحه : 518
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست