نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 14 صفحه : 568
سرگرفته و خدا هم تكوينا ياريش نكرده است.
و ثالثا قتال با مشركين و جهاد در راه خدا به طور قطع از مصاديق اين
آيه است، و لازمه معنايى كه براى آيه كردند اين است كه ترك جهاد با كفار، و بخشودن
آنان از جهاد اولى و بهتر باشد، و فساد اين قول واضح است(ذلِكَ بِأَنَّ اللَّهَ يُولِجُ اللَّيْلَ فِي النَّهارِ وَ يُولِجُ النَّهارَ فِي
اللَّيْلِ وَ أَنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ بَصِيرٌ)
ايلاج هر يك از شب و روز در ديگرى به معناى حلول آن در محل آن ديگرى است،
مانند حلول نور روز در جاى ظلمت شب، گويى كه نور صبح مانند فرو رفتن چيزى در چيزى
داخل ظلمت شب مىشود، و پس از وسعت يافتن همه آن فضايى را كه ظلمت شب گرفته بود
مىگيرد، هم چنان كه ظلمت عصر مانند چيزى كه در چيزى فرو رود، وارد در نور روز شده
در آن وسعت مىگيرد، تا همه فضا و جاى نور را بگيرد.
[تعليل نصرت دادن به مظلوم، به حق بودن خداوند و عموم قدرت او عز و
جل]
مشار اليه به كلمه ذلك بنا بر آن معنايى كه ما براى نصرت
كرديم پيروزى مظلوم است كه بر ظالم خود دست قانونى يافته و عقابش نموده است و
معنايش اين است كه: اين نصرت به سبب آن است كه سنت خدا بر اين جريان يافته كه
همواره يكى از دو نفر متضاد و مزاحم را بر ديگرى غلبه دهد، همانطور كه همواره روز
را بر شب، و شب را بر روز غلبه مىدهد، و خدا شنواى گفتههاى ايشان و بيناى اعمال
ايشان است پس مظلوم را كه حقش از دست رفته مىبيند و آه و نالهاش را مىشنود و او
را يارى مىكند.
در معناى اين آيه وجوه ديگرى ذكر كردهاند كه با سياق آيه انطباق
ندارد، و ما هم از ذكر آنها خوددارى نموديم.
(ذلِكَ بِأَنَّ اللَّهَ هُوَ الْحَقُّ وَ أَنَّ ما
يَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ هُوَ الْباطِلُ وَ أَنَّ اللَّهَ هُوَ الْعَلِيُّ
الْكَبِيرُ) اشاره به كلمه ذلك باز به همان نصرت و يا هم به آن و هم
به سببى كه براى آن ذكر كرد مىباشد.
دو حصرى كه در جمله(بِأَنَّ اللَّهَ
هُوَ الْحَقُّ) و جمله(وَ أَنَّ ما يَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ هُوَ الْباطِلُ) به
كار رفته، يا به اين معنا است كه خدا حق است و باطل در او راه ندارد و خدايانى كه
براى خود گرفتهاند باطل محض است و هيچ حقى در آنها نيست پس خدا قادر است بر اينكه
در تكوين موجودات تصرف نموده به نفع بعضى و عليه بعضى به آنچه مىخواهد حكم كند. و
يا به اين معنا است كه خداى تعالى حق است، اما به حقيقت معناى كلمه و غير خدا كسى
اينطور حق نيست، مگر كسى و چيزى كه او حقش كرده باشد و خدايانى كه به جاى خدا
مىپرستند،
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 14 صفحه : 568