نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 14 صفحه : 566
جمله را تعليل كرد به اينكه چون خدا
دانا و بردبار است ، يعنى مىداند كه مايه خشنودى مسلمين چيست، همان را
برايشان فراهم مىسازد، اما فراهم ساختن شخصى بردبار و لذا در عقوبت دشمنان ستمگر
ايشان عجله نمىكند.
[معناى آيه:(ذلِكَ وَ مَنْ
عاقَبَ بِمِثْلِ ما عُوقِبَ بِهِ ...) و مراد از نصرت
خدا در آن، و وجه آوردن دو صفت عفو و غفور بعد از وعده
نصرت به مظلوم]
(ذلِكَ وَ مَنْ عاقَبَ بِمِثْلِ ما عُوقِبَ بِهِ ثُمَّ
بُغِيَ عَلَيْهِ لَيَنْصُرَنَّهُ اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ لَعَفُوٌّ غَفُورٌ) كلمه ذلك خبر است براى مبتدايى كه حذف شده و تقدير
آن الامر ذلك الذى اخبرناك است، يعنى مطلب از اين قرار بود كه برايت
گفتيم، كلمه عقاب به معناى مؤاخذه انسان است به نحوى ناخوشايند، در
مقابل كارى ناخوش آيند كه عقاب شونده مرتكب شده، و اگر اين مؤاخذه را عقاب
ناميدهاند، بدين مناسبت است كه عقيب و دنبال عمل ناخوش آيند قرار دارد.
و عقاب به مثل عقاب كنايه از معامله به مثل است و چون
اين معامله به مثل، كار خوبى نيست لذا آن را مقيد كرد به قيد بغى و
جمله بغى عليه را با لفظ ثم بدان عطف نمود.
(لَيَنْصُرَنَّهُ اللَّهُ)-
با در نظر گرفتن اينكه مقام، مقام اذن در جهاد است، از ظاهر سياق بر مىآيد كه
مراد از نصر اظهار و غلبه دادن مظلومان بر ظالمان ستمگر ياغى است به
اينكه در جنگ آنان را بر اينان پيروزى دهد. و ليكن ممكن است در جمله(وَ مَنْ قُتِلَ مَظْلُوماً فَقَدْ جَعَلْنا لِوَلِيِّهِ
سُلْطاناً فَلا يُسْرِفْ فِي الْقَتْلِ إِنَّهُ كانَ مَنْصُوراً)[1] مقصود از نصرت تشريع قانون به نفع مظلوم و عليه ظالم
باشد، تا مظلوم بتواند آنچه را كه بر سرش آمده تلافى كند. و مقصود از اذن در
قتال هم همين قانون باشد، يعنى دست كوتاه مظلوم را دراز كند تا دست درازى
ظالم را تلافى نمايد.
و با اين احتمال، ديگر تعليل نصرت به جمله(إِنَّ اللَّهَ لَعَفُوٌّ غَفُورٌ) كاملا روشن مىشود،
چون اجازه به قتال و مباح كردن آن در موارد اضطرار و حرج، و امثال آن، خود از
مقتضيات دو صفت عفو و غفور بودن خدا است هم چنان كه مكرر در تفسير امثال:(فَمَنِ اضْطُرَّ فِي مَخْمَصَةٍ غَيْرَ مُتَجانِفٍ
لِإِثْمٍ فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ)[2]
توضيح دادهايم، و مخصوصا در جلد ششم اين كتاب در
[1] هر كه مظلوم كشته شود، ما حق خونخواهى را براى وارث او قرار
دادهايم، پس زنهار كسى در آدمكشى بىپروايى نكند كه خون كشته شدگان هدر نخواهد
رفت. سوره اسرى، آيه 33.