نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 14 صفحه : 48
وقتى مىگوئيم: تمثل شىء لشىء فى
صورة كذا معنايش اين است كه چيزى براى چيز ديگرى به فلان صورت در آمد، يعنى
او آن را به صورت فلان چيز تصور كرد، نه اينكه واقعا هم به آن صورت در آمده و چيز
ديگرى شده باشد، پس تمثل ملك به صورت بشر، ظهور او براى بيننده به صورت بشر است،
نه اينكه ملك بشر بشود، زيرا اگر معنايش اين باشد لازم مىآيد كه چيزى، چيزى ديگر
شود، نه اينكه چيزى به صورت چيزى ديگر ظاهر شود و تمثل يابد.
در خصوص اين تمثل در تفسير كبير و غير آن به چند وجه اشكال شده است.
اول اينكه: جبرئيل به طورى كه از اخبار بر مىآيد شخصى عظيم الجثه
است، و چنين شخصى اگر بخواهد به قدر يك انسان معمولى كوچك شود يا بايد ما زاد از
آن مقدارش ريخته شود در اين صورت ديگر جبرئيلى باقى نمىماند، و اگر آن مقدار زائد
ساقط نشود، و در عين حال كوچك گردد، تداخل لازم مىآيد، كه يكى از محالات است.
دوم اينكه: اگر تمثل به طور كلى امرى ممكن باشد، ديگر در هيچ موردى
وثوق و اطمينانى باقى نمىماند، و كسى قطع پيدا نمىكند كه مثلا اين شخصى كه الآن
مىبيند همان فلانى است كه ديروز ديده، چون ممكن است اين شخص بيگانهاى باشد كه به
صورت او متمثل گشته.
سوم اينكه: اگر تمثل به صورت بشر ممكن و جائز باشد به صورت هر چيز
ديگرى حتى پشه و حشرات نيز ممكن مىشود، و اگر اين را هم ممكن بدانيم هر كسى
مىتواند ادعاى ديدن جبرئيل را بكند، و اين نيز باطل است.
چهارم اينكه: اگر تمثل جائز باشد ديگر به هيچ خبر، حتى خبر متواتر هم
نمىشود اعتماد كرد، و مثلا در اينكه رسول خدا در جنگ بدر قتال كرد نيز مىشود
تشكيك كرده و گفت: ممكن است او فلان شخص بوده كه به صورت رسول خدا مجسم شده.
اشكال اول را جواب دادهاند به اينكه اگر قائل باشيم كه جبرئيل جسم
است، چه مانعى دارد كه بگوئيم دو قسم اجزاء دارد، يكى اجزاى اصلى است كه همان
مقدارى است كه انسانها دارند، و يكى اجزاء زيادى، و هر وقت بخواهد مىتواند با
اجزاى اصليش به صورت بشرى در آيد، و اگر قائل باشيم كه اصلا جسم نيست، بلكه از
روحانيات است، چه مانعى دارد كه گاهى به طورى كه در روايات آمده به جثهاى عظيم
مجسم شود، و گاهى به كالبدى كوچك.
ليكن خواننده عزيز بر ناتمامى اين جواب واقف است، چون شق اول آن مبنى
بر اين است كه تمثل عبارت باشد از يك دگرگونى واقعى، يعنى شخص متمثل، ذات و حقيقت
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 14 صفحه : 48