نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 14 صفحه : 460
[ياد آورى معاد و تهديد مشركين به عذاب
جاودانى]
مفسرين[1] ديگر آيه
مورد بحث را به وجوهى ديگر توجيه كردهاند. يكى اينكه: كلمه لا زائده،
و اصل جمله، انهم يرجعون است.
دوم اينكه كلمه حرام در آيه به معناى واجب است و معناى
آيه اين است كه واجب است بر اهل قريهاى كه هلاكشان كرديم اينكه بر
نگردند آن گاه استدلال كردهاند به اينكه كلمه حرام به معناى واجب آمده
مانند شعر خنساء كه مىگويد:
و ان حراما لا ارى الدهر باكيا على شجوة الا بكيت على صخر[2] سوم اينكه متعلق حرمت حذف شده و
جمله(أَنَّهُمْ لا يَرْجِعُونَ)
متعلق آن نيست و تقدير كلام اين است كه حرام است بر قريهاى كه هلاكشان
كرديم- يعنى آنان را كشته گناهان خود يافتيم- اينكه عملى از ايشان قبول شود براى
اينكه ايشان به سوى توبه بر نمىگردند .
چهارم اينكه مراد از برنگشتن ، برنگشتن به سوى خدا در
قيامت است نه بر نگشتن به دنيا، و معناى آيه به طورى كه لفظ آيه هم استقامتش محفوظ
باشد اين است كه:
قريهاى كه ما به خاطر طغيان اهلش هلاك كرديم محال است كه به
سوى ما براى مجازات برنگردند ولى خواننده عزيز متوجه اشكال يك يك آنها
مىباشد.
(حَتَّى إِذا فُتِحَتْ يَأْجُوجُ وَ مَأْجُوجُ وَ هُمْ
مِنْ كُلِّ حَدَبٍ يَنْسِلُونَ) كلمه حدب - با
دو فتحه- به معناى زمينهاى بلندى است كه بين زمينهاى پست قرار گرفته باشد. و
كلمه ينسلون از نسول به معناى بيرون جستن با سرعت است و
از اين رو جستن گرگ را نسلان گويند. سياق اقتضا دارد كه جمله(حَتَّى إِذا فُتِحَتْ يَأْجُوجُ وَ مَأْجُوجُ ...) نتيجه و غايت تفصيل مذكور در(فَمَنْ
يَعْمَلْ مِنَ الصَّالِحاتِ)- تا آخر دو آيه باشد و نيز
ضمير جمع در ينسلون به ياجوج و ماجوج بر گردد.
آن گاه معناى آيه اين مىشود كه: مدام امر به همين منوال جريان
مىيابد- يعنى اعمال صالح مؤمنين را مىنويسيم و سعيشان را مشكور مىداريم و قراء
ظالمه را هلاك نموده رجوعشان را بعد از هلاكت تحريم مىكنيم تا آن روزى كه راه
بسته ياجوج و ماجوج و سدشان گشوده شود، يعنى ياجوج و ماجوج از بلنديهاى زمين با
سرعت به سوى مردم بتازند و اين خود يكى از علامتهاى قيامت است هم چنان كه آيه