responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 14  صفحه : 449

آسان‌تر چيست؟ گفت: باغ را به صاحب گوسفند بده، تا هر چه ميوه داد مال او باشد، و باغ را به صورت اولش به صاحبش برگرداند، و گوسفند را به صاحب باغ بسپار تا از منافعش استفاده نموده، همين كه باغش به او برگشت گوسفندان را به صاحبش برگرداند. اين معنا از امام ابى جعفر و امام صادق (ع) هم روايت شده است‌[1]. مؤلف: در اينكه زراعت مزبور باغ انگور بوده، از طرق اهل سنت از عبد اللَّه بن مسعود نيز روايت شده‌[2] و البته در اين ميان روايات ديگرى از ائمه اهل بيت (ع) وجود دارد كه قريب المضمون است با آنچه ما آورديم. و همان بيانى كه ما در معناى آيه آورديم، در توضيح مضامين روايات كافى است.

[رواياتى ديگر در ذيل آياتى كه به ايوب، يونس، زكريا و مريم : اشاره داشتند]

و در تفسير قمى در ذيل آيه‌(وَ لِسُلَيْمانَ الرِّيحَ عاصِفَةً) فرموده: باد از هر سو به سرزمين شام و بيت المقدس- كه خدا بركتش داده بود- مى‌ورزيد[3].

و نيز در همان كتاب به سند خود از عبد اللَّه بن بكير، و ديگران از امام صادق (ع) روايت آورده كه در ذيل آيه‌(وَ آتَيْناهُ أَهْلَهُ وَ مِثْلَهُمْ مَعَهُمْ) فرمود: يعنى خداوند همان فرزندان وى را كه مرده بودند زنده كرد، چه آنهايى كه قبل از بليه مرده بودند، و چه آنها كه در حال بليه از دنيا رفته بودند[4].

و نيز در آن كتاب و در روايت ابى الجارود از امام ابى جعفر (ع) آمده كه در ذيل آيه‌(وَ ذَا النُّونِ إِذْ ذَهَبَ مُغاضِباً) فرمود: غضب وى از اعمال مردمش بود(فَظَنَّ أَنْ لَنْ نَقْدِرَ عَلَيْهِ) فرمود: يونس پنداشت خدا او را به خاطر غضبش عقاب نمى‌كند[5].

و در عيون به سند خود از ابى الصلت هروى روايت كرده كه حضرت رضا (ع) در گفتگويى كه با مامون بر سر عصمت انبيا داشت فرمود: اما اينكه در باره يونس فرموده‌(وَ ذَا النُّونِ إِذْ ذَهَبَ مُغاضِباً فَظَنَّ أَنْ لَنْ نَقْدِرَ عَلَيْهِ) اين ظن به معناى يقين است، يعنى يونس اطمينان داشت كه خداوند رزق او را تنگ نمى‌گيرد، مگر نشنيده‌اى كلام خداى را كه فرموده:(وَ أَمَّا إِذا مَا ابْتَلاهُ فَقَدَرَ عَلَيْهِ رِزْقَهُ) يعنى رزق او را تنگ مى‌گيرد، چون اگر كسى خيال كند كه خدا بر او قدرت ندارد كافر است، (و انبيا منزه از كفرند)[6].


[1] مجمع البيان، ج 7، ص 75.

[2] الدر المنثور، ج 4، ص 324.

[3] ( 3، 4) تفسير قمى، ج 2، ص 74.

[4] ( 3، 4) تفسير قمى، ج 2، ص 74.

[5] تفسير قمى، ج 2، ص 75.

[6] عيون اخبار الرضا ج 1، ص 192.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 14  صفحه : 449
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست