responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 14  صفحه : 385

كه مى‌توان سؤال كرد آيا اين فعل مطابق (به فتحه باء) با حق هست يا نه؟ معلوم است كه اين سؤال در غير خود حق صحيح است نه در خود آن براى اينكه حق بودن به ذات خود او است نه به مطابق بودنش.

[بيان آيات‌]

(أَمِ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِهِ آلِهَةً قُلْ هاتُوا بُرْهانَكُمْ ...) كلمه هاتوا اسم فعل به معناى بياوريد است و مقصود از برهان دليلى است كه براى آدمى يقين‌آور باشد و مراد از ذكر - بنا بر آنچه از سياق استفاده مى‌شود- كتابى است كه از سوى خداوند نازل شده و مراد از ذكر آنچه با من است قرآن است كه ذكر امتش تا قيامت نيز هست و مراد از ذكر آنچه قبل از من بود كتابهاى آسمانى ديگر است كه به انبياى ديگر نازل شده مانند تورات و انجيل و زبور و غير آن، و ممكن هم هست مراد از آن وحيى باشد كه در قرآن كريم نازل شده كه ذكر معاصرين پيغمبر هم هست و مراد از وحى نازل به افراد قبل از وى همان نسلهاى قبل از آن جناب است كه قرآن كريم امر به توحيد در عبادت را از ايشان نقل نموده است، بنا بر اين مشار اليه كلمه هذا امر به توحيدى است كه بر انبياى سابق و در قرآن به آن جناب نازل شده و چه بسا مفسرينى‌[1] كه ذكر را به خبر و يا غير آن تفسير كرده‌اند و ليكن اعتنايى به گفته‌شان نمى‌شود.

[مطالبه برهان از مشركين در مقابل قرآن و كتب آسمانى پيشين‌]

و در اين آيه يكى ديگر از احتمالات منافى با معاد و حساب كه سابقا ذكرش گذشت دفع شده و آن عبارت است از اينكه آلهه‌اى به جاى خدا بگيرند و آنها را بپرستند و از عبادت و ولايت خدا كه مستلزم معاد و بازگشت به سوى او و نيز مستلزم حساب او است بى‌نياز شوند، و نيز از تكليف وجوب اجابت دعوت انبيايش آسوده گردند. آيه شريفه اين احتمال را چنين دفع نمود كه: هيچ برهان و دليل قاطعى بر آن ندارند، و در مقام مخاصمه با آنان بر آمده، رسول خدا 6 را با جمله‌(قُلْ هاتُوا بُرْهانَكُمْ) فرمان مى‌دهد كه از ايشان مطالبه دليل نمايد.

و جمله‌(قُلْ هاتُوا بُرْهانَكُمْ هذا ذِكْرُ مَنْ مَعِيَ وَ ذِكْرُ مَنْ قَبْلِي) از قبيل منع با ذكر دليل است، و اين منع با سند، خود يكى از اصطلاحات فن مناظره است، و حاصل معناى آن اين است شخصى از طرف مناظره خود كه مدعى است، دليل بخواهد، و در ضمن بگويد من از اينكه از تو دليل مى‌خواهم به خاطر اين است كه خودم دليلى بر خلاف ادعاى تو دارم.

در اين آيه نيز خداى تعالى پيغمبرش را دستور مى‌دهد كه به اين مشركين كه به غير


[1] روح المعانى، ج 17، ص 31 و منهج الصادقين، ج 6، ص 61.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 14  صفحه : 385
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست