responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 14  صفحه : 372

كه آن را ايجاد كرده و به طورى قائم است كه نمى‌تواند از هيچ گونه تصرف او سر برتابد و چون موجد هر چيزى خدا است و كسى در ايجاد، شريك او نيست حتى از نظر بت‌پرستانى كه آلهه‌اى غير خدا در تدبير و عبادت قائلند در ملك، كسى را شريك خدا نمى‌دانند پس آنچه در آسمانها و زمين است مملوك خدا است و غير خدا مالكى نيست.

( وَ مَنْ عِنْدَهُ لا يَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبادَتِهِ وَ لا يَسْتَحْسِرُونَ‌) ...(لا يَفْتُرُونَ ).

در مجمع البيان گفته: استحسار به معناى اين است كه كسى از شدت خستگى نيرويش تمام شود وقتى مى‌گويند: بعير حسير معنايش شتر مانده است و اصل اين كلمه از جمله معروف: حسر عن ذراعيه گرفته شده كه معنايش تمام شدن نيرو به خاطر خستگى است‌[1].

و مراد از اينكه فرمود: (وَ مَنْ عِنْدَهُ‌)- و كسى كه نزد او است مخصوصين به موهبت قرب و حضورند كه چه بسا منطبق با ملائكه مقرب شود، و اينكه فرمود: (يُسَبِّحُونَ اللَّيْلَ وَ النَّهارَ لا يَفْتُرُونَ‌)- شب و روز تسبيح مى‌گويند و خسته نمى‌شوند به منزله تفسيرى است براى جمله‌(وَ لا يَسْتَحْسِرُونَ) يعنى آنها كه نزد خدايند دچار خستگى و ماندگى نمى‌شوند، بلكه شب و روز بدون هيچ سستى، او را تسبيح مى‌گويند، و تسبيح در شب و روز كنايه از دوام آن است، يعنى لا ينقطع تسبيح مى‌گويند.

[حال مقربان درگاه الهى (استغراق در عبوديت و استمرار در عبادت) از آثار مالكيت مطلقه الهى است‌]

خداى تعالى در اين آيه حال بندگان مقرب و ملائكه مكرم خود را بيان مى‌كند كه مستغرق در عبوديت، و سرگرم در عبادت او هستند، هيچ كار ديگرى آنان را از عبادت او باز نمى‌دارد، و به هيچ چيز جز عبادت او توجه نمى‌كند، و گويا كلام براى بيان خصوصيت ملك و سلطنت خدا كه در صدر آيه آمده بود ريخته شده است.

به اين بيان كه سنت جاريه ميان موالى و بردگان در ملك‌هاى اعتبارى اين است كه برده هر قدر به درگاه مولايش مقرب‌تر شود، مولايش از بسيارى تكاليف و رسوم و وظائف او اغماض مى‌كند، و آنچه از ساير بردگان مى‌خواهد از او نمى‌خواهد و خلاصه او از حساب و مؤاخذه معفو مى‌شود، و اين بدان جهت است كه اساس اجتماع مدنى انسان بر تعاون و مبادله منافع، و رفع حوائج بر پا شده، و چون احتياج هميشه و براى همه هست، و مولى از هر كس ديگرى به برده مقرب خود محتاج‌تر است، هم چنان كه يك پادشاه احتياجش به مقربين دربار از هر كس ديگرى بيشتر است لذا بايد آنچه به برده مقرب خود مى‌دهد، به قدر خدمتى باشد كه‌


[1] مجمع البيان، ج 7، ص 41.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 14  صفحه : 372
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست