نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 14 صفحه : 363
ايشان هدايت شوند (31).
آسمان را سقفى محفوظ كرديم ولى آنها از عبرتهاى آسمان روى گردانند
(32).
اوست كه شب و روز را آفريد و آفتاب و ماه را خلق كرد كه هر يك در
مدارى شناورند (33).
بيان آيات
اول اين آيات علت عذاب فرستادن به قراى ظالمه را به بازيچه نبودن
خلقت توجيه مىكند و مىفرمايد: خدا با ايجاد آسمان و زمين و ما بين آن دو نخواسته
است بازى كند تا ايشان هم بدون هيچ دلواپسى سرگرم بازى با هواهاى خود باشند، هر چه
مىخواهند بكنند و هر جور خواستند بازى كنند بدون اينكه حسابى در كارهايشان باشد،
نه چنين نيست بلكه خلق شدهاند تا راه به سوى بازگشت به خدا را طى كنند و در آنجا
محاسبه و بر طبق اعمالشان مجازات شوند، پس بايد بدانند كه بندگانى مسئولند كه اگر
از رسم عبوديت تجاوز كنند بر طبق آنچه حكمت الهى اقتضا مىكند مؤاخذه مىشوند و
خدا در كمينگاه است.
و چون اين بيان بعينه حجت بر معاد نيز هست لذا دنبالش وجهه سخن را
متوجه مساله معاد كرده، بر آن اقامه حجت نمود و در سايه آن متعرض مساله نبوت نيز
گرديده چون نبوت از لوازم وجوب عبوديت و آن هم از لوازم ثبوت معاد است پس مىتوان
گفت كه دو آيه اول اين آيات به منزله رابط بين سياق آيات قبل و بعد است.
و اين آيات در اثبات معاد بيانى بديع آورده و تمامى احتمالاتى كه
منافى با معاد است به طورى كه خواهيد ديد نفى كرده است.
[استدلال بر حقيقت معاد و حقانيت دعوت پيامبر 6، به اينكه آفرينش آسمان و زمين عبث و به انگيزه لهو و لعب نبوده است]
اين دو آيه نزول عذاب بر اقوام ستمگر گذشته را توجيه مىكند، همان
اقوامى كه قبلا فرمود:(وَ كَمْ قَصَمْنا مِنْ
قَرْيَةٍ ...) و اين دو آيه به طورى كه از سياق قبلى
بر مىآيد مشتمل بر يك حجت برهانى و فلسفى بر ثبوت معاد است، آن گاه در سايه آن
برهان، مساله نبوت را هم كه غرض اصلى از سياق كلام در سوره است اثبات مىكند.
پس حاصل آنچه گذشت اين شد كه براى آينده بشر معادى است كه به زودى در
آن عالم به حساب اعمال آنان مىرسند پس ناگزير بايد ميان اعمال نيك و بد فرق
بگذارند و آنها را از هم تميز دهند و اين جز با هدايت الهى صورت نمىگيرد و اين
هدايت همان دعوت
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 14 صفحه : 363