responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 14  صفحه : 311

[معناى جمله:(وَ عَصى‌ آدَمُ رَبَّهُ فَغَوى‌) و(فَتابَ عَلَيْهِ وَ هَدى‌) با توجه به معصوم بودن انبيا : و از آن جمله آدم 7]

(وَ عَصى‌ آدَمُ رَبَّهُ فَغَوى‌) كلمه غوى از مصدر غوى و معنايش مخالف رشد است و رشد به معناى اصابه واقع است، بنا بر اين غوايت در معناى غير ضلالت است چون ضلالت به معناى بيرون شدن از راه راست كه مقابل آن هدايت است مى‌باشد چيزى كه هست هدايت در مقابل غوايت هم استعمال مى‌شود ولى اگر در مقابل غوايت به كار رود به معناى ارشاد است. هم چنان كه در آيه بعدى به همين معنا به كار رفته و اگر در مقابل ضلالت استعمال شود به معناى راه نشان دادن و يا به راه رساندن و سوار كار كردن است پس ديگر معلوم شد كه كلمه غى را در آيه به معناى ضلالت گرفتن پسنديده نيست. و نافرمانى آدم- همانطور كه چند سطر پيش گفتيم و تفصيلش در مباحث گذشته گذشت- نافرمانى امرى ارشادى بوده نه مولوى تا با عصمت انبياء منافات داشته باشد چون انبياء از نظر نافرمانى خدا و مخالفت دستوراتى كه به ايشان وحى مى‌شود و نيز از خطاى در تلقى وحى و در حفظ آن معصوم از خطا هستند، نه فراموش مى‌كنند نه آن را كم و يا زياد مى‌نمايند و نه در ابلاغش به مردم كوتاهى مى‌كنند، پس انبياء نمى‌گويند مگر حق، همان حقى كه به ايشان وحى شده، و نمى‌كنند مگر حق، پس فعل انبياء مخالف و تكذيب كننده قول ايشان نيست و هيچ معصيتى چه كوچك و چه بزرگ مرتكب نمى‌شوند براى اينكه همانطور كه كلام آنان تبليغ رسالت است عمل و فعل آنان نيز تبليغ است. همه اينها در اوامر و نواهى مولوى مسلم است و اما معصيت امر ارشادى كه هيچ داعى‌يى جز احراز خير و منفعت مامور و اينكه راه صلح را انتخاب كند تا به آن منافع برسد در كار نيست و نيز اطاعت چنين امرى از تحت ادله عصمت بيرون است و ادله عصمت انبياء را منزه از مخالفت چنين اوامر و نواهى نمى‌داند و اين خود روشن است. و بايد مقصود كسانى هم كه گفته‌اند:

انبياء با داشتن عصمت مى‌توانند ترك اولى كنند و ترك اولى با عصمتشان منافات ندارد همين باشد كه ما گفتيم و از همين ترك اولى يكى داستان آدم است كه بعد از آنكه از خوردن آن درخت منعش كرده بودند خورد.

اين بود آن معنايى كه براى آيه به نظر ما رسيد، معنايى كه با عصمت انبياء منافات نداشت ولى ديگر مفسران به خاطر اختلاف مذهبى كه در عصمت انبياء دارند در معناى اين آيه معركه‌اى به راه انداخته هر يك آن را مطابق مذهبى كه در آن مساله دارد معنا كرده است.

(ثُمَّ اجْتَباهُ رَبُّهُ فَتابَ عَلَيْهِ وَ هَدى‌).

كلمه اجتباء به طورى كه مكرر گفته شده به معناى جمع كردن به منظور برگزيدن است در اين آيه نيز خداى تعالى بنده خود را براى خود جمع آورى كرده به طورى كه كسى غير

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 14  صفحه : 311
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست