نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 14 صفحه : 249
به آنچه در دست دارى تعبير
فرمود براى اين است كه اين تعبير لطيفتر و عميقتر است، چون اشاره به اين دارد كه
هيچ چيزى حقيقت ندارد مگر آنچه خدا مىخواهد، و اگر خواست آنچه با دست موسى است
عصا باشد عصا مىگردد و اگر خواست مار باشد مار مىشود و موسى از خود چيزى ندارد.
و اما اينكه چرا از اژدها و مارهاى آنان تعبير ب(ما صَنَعُوا)- آنچه ساختند كرد
براى اين بود كه جنگ ميان قدرت مطلق كه دنبالش ارادهاى است كه موجودات در اينكه
چه اسمى داشته باشند عصا يا اژدها؟ و چه حقيقتى دارا باشند تابع آن
هستند- و ميان اين جادوها كه ساخته و پرداخته بشر عاجز و ناتوان است كيدى باطل بيش
نيست، قرار گرفته بود، و معلوم است كه(كَلِمَةُ
اللَّهِ هِيَ الْعُلْيا) و نيز معلوم است كه(وَ اللَّهُ غالِبٌ عَلى أَمْرِهِ) پس ديگر چه جاى اينكه ترس به خود راه دهد!.
در اين جمله يعنى جمله(وَ أَلْقِ ما فِي
يَمِينِكَ تَلْقَفْ ما صَنَعُوا) بيان مىكند كه موسى (ع) از
نظر ظاهر نيز غالب خواهد بود هم چنان كه ذيل آيه غلبه او را از نظر باطن و حقيقت
مىفهماند، چون باطل حقيقتى ندارد، و كسى كه بر حق باشد سزاوار نيست از غلبه باطل
بر حق خود بهراسد.
(إِنَّما صَنَعُوا كَيْدُ ساحِرٍ)- اين جمله تعليل لفظى جمله(تَلْقَفْ
ما صَنَعُوا) است و كلمه ما مصدريه و يا موصوله است و بيان به حسب
حقيقت علو و غلبه آن جناب است براى اينكه آنچه آنان دارند كيد ساحران است كه
حقيقتى ندارد و آنچه با موسى است معجزه و حقيقت محض است و معلوم است كه حق غالب
است و مغلوب نمىشود.
(وَ لا يُفْلِحُ السَّاحِرُ حَيْثُ أَتى)- اين جمله به منزله كبرايى است براى صغراى(إِنَّما صَنَعُوا كَيْدُ ساحِرٍ) و اثبات مىكند كه آنچه از
سحر ساحر عايد او مىشود خيالى است از تماشاگران، خيالى باطل و خالى از حقيقت، و
معلوم است كه در امر موهوم و خالى از واقعيت، فلاح و رستگارى حقيقى نيست.
پس جمله(وَ لا يُفْلِحُ السَّاحِرُ
حَيْثُ أَتى) نظير آيه(إِنَّ اللَّهَ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ)[1] و
آيه(وَ اللَّهُ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الْفاسِقِينَ)[2] و امثال آنها است، و همه آنها از فروعات جمله