responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 14  صفحه : 246

( قالُوا يا مُوسى‌ إِمَّا أَنْ تُلْقِيَ وَ إِمَّا أَنْ نَكُونَ أَوَّلَ مَنْ أَلْقى‌) ...(مِنْ سِحْرِهِمْ أَنَّها تَسْعى‌ ) حبال جمع حبل، و عصى جمع عصا است، زيرا سحره فرعون طنابها و چوب دستى‌ها را در سحر خود به كار گرفته بودند تا در نظر تماشاگران به صورت مارها و اژدها در آيد، تا اژدها شدن عصاى موسى تحت الشعاع قرار گيرد.

در اين آيه حذف و ايجاز (يعنى مختصر گويى) به كار رفته، گويا فرموده است روز موعود همه در محل موعود جمع شدند و موسى نيز حاضر شد، آن گاه شخصى پرسيده: خوب سپس چه كردند؟ در پاسخش فرموده:(قالُوا يا مُوسى‌ إِمَّا أَنْ تُلْقِيَ وَ إِمَّا أَنْ نَكُونَ أَوَّلَ مَنْ أَلْقى‌) و اين جمله مى‌رساند كه آن روز قبطيان موسى را مخير كردند بين اينكه او اول بيندازد و يا صبر كند تا ساحران اول بيندازند بعد او، موسى هم در پاسخ فرمود:(بَلْ أَلْقُوا) و با اين كلام خود ميدان را به آنان وا گذاشت تا هر چه از طاقتشان بر مى‌آيد بياورند، و پيدا است كه موسى دلش نسبت به وعده خدا گرم بود، و هيچ قلق و اضطرابى نداشت، چرا داشته باشد؟ با اينكه خداى تعالى به او و برادرش فرموده بود:(إِنَّنِي مَعَكُما أَسْمَعُ وَ أَرى‌).

فاذا حبالهم و عصيهم يخيل اليه من سحرهم انها تسعى - در اين آيه حذف و تقدير به كار رفته و تقدير آن فالقوا و اذا حبالهم و عصيهم ...- پس انداختند كه ناگهان طنابها و چوبدستى‌هاشان ... بوده است، و اگر كلمه فالقوا حذف شد براى اين بود كه فوريت را تاكيد كند، گويا همين كه موسى گفت: اول شما بيندازيد، ديگر هيچ فاصله‌اى نشد كه موسى ديد آنچه را كه ديد، حتى بدون اينكه انداختن آنها فاصله شده باشد.

و آنچه به خيال موسى در آمد به خيال ساير تماشاچيان نيز در آمد، چون در جاى ديگر قرآن فرموده:(سَحَرُوا أَعْيُنَ النَّاسِ وَ اسْتَرْهَبُوهُمْ)[1] چيزى كه هست در آنجا موسى (ع) به عنوان يكى از مردم تماشاچى منظور شده و در اين آيه از ميان همه تماشاچيان نام او آمده تا زمينه براى آيه بعدى فراهم شود كه مى‌فرمايد:

[معناى جمله:(فَأَوْجَسَ فِي نَفْسِهِ خِيفَةً مُوسى‌) و وجوهى كه در باره مقصود از نگران شدن موسى 7 بعد از مشاهده سحر ساحران گفته شده است‌]

(فَأَوْجَسَ فِي نَفْسِهِ خِيفَةً مُوسى‌) راغب در مفردات مى‌گويد: ماده: وجس به معناى صداى آهسته است، و توجس به معناى بگوش بودن براى شنيدن آن است، و ايجاس ، احساس آن صدا در دل است، هم چنان كه قرآن فرموده:(فَأَوْجَسَ مِنْهُمْ خِيفَةً)، پس وجس عبارت است از آن‌


[1] ديدگان مردم را جادو كرده و خيره ساختند. سوره اعراف، آيه 116.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 14  صفحه : 246
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست