responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 14  صفحه : 214

خواسته‌هاى شما را اجابت كند .

بعضى‌[1] از كسانى كه معتقدند ايمان فرعون در حين غرق شدن قبول است، به كلمه لعل در آيه مذكور بر مدعاى خود استدلال كرده‌اند، به اين بيان كه اميد و آرزو از ناحيه خداى تعالى واجب الوقوع است، هم چنان كه به ابن عباس و قدماى مفسرين هم نسبت داده‌اند كه هر چه را خدا در باره‌اش اميدوار شود آن خواهد شد، پس از آيه بر مى‌آيد كه يكى از دو امر تذكر و خشيت واقع شد كه هر يك واقع شود نجات را به دنبال دارد، (پس فرعون كه به حكايت قرآن، در حين غرق شدن ايمان آورد اهل نجات است).

ليكن اين حرف مردود و ممنوع است، و كلمه عسى و لعل در كلام خداى تعالى بر همان معنايى دلالت مى‌كند كه در كلام غير خدا دلالت مى‌كند، و آن معنا عبارت است از اميدوارى، چيزى كه هست اميد در غير خدا قائم به شخص جاهل است، ولى در خداى تعالى قائم به او نيست، چون او منزه از جهل است بلكه قائم به مقام است، يعنى كسى كه در چنين مقامى قرار گيرد و جوانب كلام را زير نظر داشته باشد، مى‌فهمد كه جا دارد چنين و چنان شود، به خلاف اميدوارى در غير خدا كه هم ممكن است قائم به نفس اميدوار باشد و هم قائم به مقام تخاطب و گفت و شنود.

امام فخر رازى در تفسير خود گفته است: سر اينكه چرا خداى تعالى موسى را نزد فرعون فرستاد، با اينكه مى‌دانست او ايمان نمى‌آورد، به دست نيامده و در اينگونه اسرار غير از تسليم و ترك اعتراض چاره‌اى نيست‌[2].

و اين سخن از وى خيلى عجيب است براى اينكه اگر مقصود از سر فرستادن موسى وجه صحت امر به چيزى است با علم به اينكه در خارج تحقق نمى‌يابد و محال است تحقق يابد؟! جواب مى‌گوييم: محال بودن وقوع چيزى در خارج يا وجوب وقوع آن، خود حالت آن چيز است به قياس بر علت تامه آن، كه عبارت است از علت فاعلى به ضميمه ساير عوامل خارجى، (كه اگر مجموع اينها كه همان علت تامه است، موجود باشد آن چيز و آن فعل، واجب و ضرورى الوجود مى‌شود و اگر علت تامه‌اش نبود و يا تامه نبود، وجود آن ممتنع مى‌گردد) و اما به قياس، به علت فاعليش به تنهايى نه واجب مى‌شود و نه ممتنع، و امر خداى تعالى هم هيچ وقت متعلق به فعلى به قياس به تمامى اجزاء علت تامه‌اش نمى‌شود، بلكه تنها


[1] مجموعة من التفاسير، ج 4، ص 198.

[2] تفسير فخر رازى، ج 22، ص 59.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 14  صفحه : 214
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست