responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 14  صفحه : 20

نمى‌گيرد، هم چنان كه نظيرش در تفسير آيه شريفه‌(إِذْ قالَ إِبْراهِيمُ رَبِّ أَرِنِي كَيْفَ تُحْيِ الْمَوْتى‌ قالَ أَ وَ لَمْ تُؤْمِنْ قالَ بَلى‌ وَ لكِنْ لِيَطْمَئِنَّ قَلْبِي)[1] گذشت.

[پاسخ خداوند به استفهام و استعجاب زكريا:(قالَ رَبُّكَ هُوَ عَلَيَّ هَيِّنٌ ...)]

( قالَ كَذلِكَ قالَ رَبُّكَ هُوَ عَلَيَّ هَيِّنٌ وَ قَدْ خَلَقْتُكَ مِنْ قَبْلُ وَ لَمْ تَكُ شَيْئاً .)

اين آيه پاسخى است از استفهام زكريا و استفسارى كه به منظور آرامش خاطر كرده بود. ضمير در قال به خداى تعالى بر مى‌گردد، و كلمه كذلك مقول قول خدا است، و خبرى است براى مبتدايى كه حذف شده، و تقدير آن و هو كذلك است، يعنى واقع مطلب همين است كه گفتيم و در اين بشارت هيچ شكى نيست.

جمله‌(قالَ رَبُّكَ هُوَ عَلَيَّ هَيِّنٌ) مقول دومى است براى قال ى اول، و معنايش اين است كه گفت اين چنين پروردگارت، گفت كه اين براى من آسان است ... و به منزله تعليل براى كذلك است كه با آن هر استعجابى را بر طرف مى‌سازد، و مى‌رساند كه هيچ مرادى از اراده او تخلف نمى‌پذيرد، و امر او چنين است كه وقتى اراده چيزى كند بگويد:

بباش، مى‌باشد. پس خلق كردن فرزندى از پدرى پير و زنى نازا براى او آسان است.

اين استفهام و جواب در لحن داستان در سوره آل عمران به اين تعبير آمده:(قالَ رَبِّ أَنَّى يَكُونُ لِي غُلامٌ وَ قَدْ بَلَغَنِيَ الْكِبَرُ وَ امْرَأَتِي عاقِرٌ قالَ كَذلِكَ اللَّهُ يَفْعَلُ ما يَشاءُ)[2] كه جمله‌(قالَ رَبُّكَ هُوَ عَلَيَّ هَيِّنٌ) در آيه مورد بحث مقابل‌(اللَّهُ يَفْعَلُ ما يَشاءُ) است. و همين اختلاف تعبير، معنايى را كه ما كرديم تاييد مى‌كند. و جمله‌(وَ قَدْ خَلَقْتُكَ مِنْ قَبْلُ وَ لَمْ تَكُ شَيْئاً) بيان بعضى از مصاديق خلقت است، كه استعجاب را بر طرف مى‌سازد.

در تفسير آيه وجوه ديگرى ذكر كرده‌اند، يكى اين است كه گفته‌اند:[3] كلمه كذلك متعلق به كلمه قال ى دومى است، و مجموع جمله، جواب از استفهام زكريا است. و بنا بر اين تفسير، معنا چنين مى‌شود پروردگارت به اين معنا امر كرده، و اين چنين قضا رانده است و آن وقت جمله‌(هُوَ عَلَيَّ هَيِّنٌ) مقول ديگرى است براى قول دومى و يا به منظور حكايت آورده شده.


[1] زمانى كه ابراهيم گفت: پروردگارا، بنماى به من كه چگونه مردگان را زنده مى‌نمايى.

خداوند گفت: آيا بر احياى مردگان ايمان ندارى. ابراهيم گفت:( ايمان دارم) ليكن براى اطمينان قلبى.

سوره بقره، آيه 26.

[2] زكريا گفت: اى پروردگار من! از كجا باشد مرا پسرى در حالى كه پيرى من رسيده و زنم نازا است. به همين حال كه هستيد، خدا آنچه را كه بخواهد انجام مى‌دهد. سوره آل عمران، آيه 40.

[3] روح المعانى، ج 16، ص 68.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 14  صفحه : 20
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست