نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 14 صفحه : 176
مىباشد كه مقصودش اين بوده كه من فرزند كسى
هستم كه گفتار مردم در بارهاش بسيار شد، و آن قدر به او جلا جلا
گفتند تا آنكه اين كلمه نام او گرديد.
[رواياتى در بيان مراد از استواى خدا بر عرش ((الرَّحْمنُ عَلَى الْعَرْشِ اسْتَوى))]
و در احتجاج طبرسى از حسن بن راشد روايت كرده كه گفت: شخصى از امام
ابى الحسن موسى (ع) از معناى آيه(الرَّحْمنُ عَلَى
الْعَرْشِ اسْتَوى) سؤال كرد، فرمود:
و در كتاب توحيد به سند خود از محمد به مارد روايت كرده كه گفت: شخصى
از امام صادق (ع) از معناى آيه(الرَّحْمنُ عَلَى
الْعَرْشِ اسْتَوى) پرسيد، حضرتش فرمود:
يعنى همه چيز از نظر دورى و نزديكى براى او يكسان است، چنين نيست كه
چيزى به او نزديكتر از چيزى ديگر باشد[2].
مؤلف: اين روايت را قمى[3]
نيز در تفسير خود از آن جناب، و نيز صدوق[4]
در توحيد به سند خود از مقاتل بن سليمان، از آن حضرت، و نيز كافى[5] و توحيد به سند خود از عبد الرحمن
بن حجاج از آن جناب روايت كردهاند، چيزى كه هست در اين روايت آخرى اين عبارت
اضافى آمده كه هيچ دورى از او دور نيست، و هيچ نزديكى به او نزديك نيست، هر
چيزى از اين نظر براى او مساوى است .
و در احتجاج از على (ع) روايت كرده كه در ضمن حديثى فرمود: معناى(الرَّحْمنُ عَلَى الْعَرْشِ اسْتَوى) اين است كه تدبير او مستولى و امر او بلند است[6].
مؤلف: آنچه در اين 3 روايت در تفسير آيه آمده تفسير مجموع آيه است،
نه تنها تفسير كلمه استوى و گر نه جمله(الرَّحْمنُ عَلَى الْعَرْشِ) جملهاى تام، و مركب از
مبتدا و خبر مىشد، و حال آنكه سياق ساير آيات استواء همانطور كه اشاره شد با آن
مساعد نيست.
مؤيد اين نظريه جمله امر او بلند است مىباشد كه در
روايات اخير بود، چون ظاهر اين جمله كه بعد از جمله تدبير او مستولى
است قرار گرفته، اين است كه بودن بر عرش مقصود در تفسير است، پس روايات آيه
را بر اين اساس تفسير مىكنند كه كلمه استواء