كلمه ضد به حسب لغت به معناى منافىاى است كه با هيچ چيز
جمع نشود، و از اخفش هم نقل شده كه ضد، هم به واحد اطلاق مىشود و هم به جمع،
مانند رسول و عدو . ولى بعضى[1]
از علماى لغت آن را رد كردهاند، و اطلاق ضد در آيه بر جمع آلهه را با اينكه كلمه
ضد مفرد است، چنين توجيه كرده كه: چون آلهه همگى متفقند در دشمنى با اين مشركين، و
دشمنى با عبادتشان، پس در نتيجه حكم يك فرد واحد را دارند، و به همين جهت صحيح است
مفرد بر آنان اطلاق شود.
از ظاهر سياق بر مىآيد كه دو ضمير سيكفرون و
يكونون به آلهه بر مىگردد، و دو ضمير بعبادتهم و
عليهم به مشركين كه آن آلهه را براى خود اتخاذ كردند، و معناى آيه چنين است:
به زودى آلهه به عبادت اين مشركين كفر مىورزند، و همين آلهه ضد و بر عليه ايشان
مىشوند، نه طرفدارشان، بلكه به دشمنيشان برمىخيزند، و اگر آن طور كه مشركين خيال
مىكردند مايه عزت آنها خواهند شد، بايد هميشه مايه عزتشان باشند، ولى نيستند،
نظير اين بيان در آيه(وَ إِذا رَأَى الَّذِينَ
أَشْرَكُوا شُرَكاءَهُمْ، قالُوا رَبَّنا هؤُلاءِ شُرَكاؤُنَا الَّذِينَ كُنَّا
نَدْعُوا مِنْ دُونِكَ، فَأَلْقَوْا إِلَيْهِمُ الْقَوْلَ إِنَّكُمْ
لَكاذِبُونَ)[2] آمده، و از آن روشنتر در آيه(وَ الَّذِينَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ ما يَمْلِكُونَ مِنْ قِطْمِيرٍ، إِنْ
تَدْعُوهُمْ لا يَسْمَعُوا دُعاءَكُمْ، وَ لَوْ سَمِعُوا مَا اسْتَجابُوا لَكُمْ،
وَ يَوْمَ الْقِيامَةِ يَكْفُرُونَ بِشِرْكِكُمْ)[3]
آمده است.
و چه بسا بعضى[4] از مفسرين
عكس اين معنا را احتمال داده باشند، و ضمير هم را به آلهه برگردانده
باشند، كه بنا بر آن معناى آيه اين مىشود: به زودى مشركين به پرستش آلهه كفر
مىورزند، و ضد آنها مىشوند، هم چنان كه نظير اين معنا در آيه(ثُمَّ لَمْ تَكُنْ فِتْنَتُهُمْ إِلَّا أَنْ قالُوا وَ
اللَّهِ رَبِّنا ما كُنَّا مُشْرِكِينَ)[5]
آمده است.
[2] و هنگامى كه مشركان معبودهايى را كه شريك خدا قرار دادند
مىبينند كه مىگويند: پروردگارا اينها شريكانى است كه ما به جاى تو آنها را
مىخوانديم، در اين هنگام معبودان به آنها مىگويند شما دروغگو هستيد. سوره نحل،
آيه 86.
[3] و خدايانى كه شما به جاى او مىخوانيد حتى روكشى از هسته
خرما را مالك نيستند علاوه بر اين اگر آنها را بخوانيد دعايتان را نمىشنوند و اگر
هم بشنوند استجابتتان نمىكنند و روز قيامت به شرك شما كافر مىشوند. سوره فاطر،
آيه 13 و 14.