responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 14  صفحه : 113

ولى اين حرف صحيح نيست، زيرا هر چند كه به وجهى موافق با شان نزول آن كه گذشت مى‌باشد، و ليكن در اين صورت تعليل در جمله‌(لَهُ ما بَيْنَ أَيْدِينا وَ ما خَلْفَنا) ناتمام مى‌ماند، و جمله‌(رَبُّ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ ما بَيْنَهُما) از فقرات قبليش بريده مى‌شود، كه توضيح آن به زودى خواهد آمد.

[معانى و نكات مستفاد از آيه:(رَبُّ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ ...) كه در ادامه سخن ملائكه آمده است‌]

(رَبُّ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ ما بَيْنَهُما فَاعْبُدْهُ وَ اصْطَبِرْ لِعِبادَتِهِ هَلْ تَعْلَمُ لَهُ سَمِيًّا).

صدر اين آيه يعنى جمله‌(رَبُّ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ ما بَيْنَهُما) جمله‌(لَهُ ما بَيْنَ أَيْدِينا وَ ما خَلْفَنا ...) را كه در آيه قبلى بود تعليل مى‌كند، و مى‌فرمايد: چطور خدا ما بين ايدى و ما خلف و ما بين ذلك ما را مالك نباشد؟ و چگونه ممكن است فراموش كار باشد؟ با اينكه او رب آسمانها و زمين و ما بين آن دو است، و معلوم است كه رب هر چيزى مالك و مدبر آن است، پس ملك او و فراموش نكردنش مقتضاى ربوبيت او است.

جمله‌(فَاعْبُدْهُ وَ اصْطَبِرْ لِعِبادَتِهِ) تفريع بر صدر آيه است، و معنايش اين است كه وقتى ما نازل نشويم جز به امر پروردگار تو، و اينك همين كلام مجيد را كه متضمن دعوت به عبادت او است برايت نازل كرده‌ايم، پس كلام مزبور، كلام او و دعوت، دعوت او است، پس او را به يگانگى بپرست و در برابر عبادتش خويشتن‌دارى كن كه در اين ميان كس ديگرى نيست كه غير پروردگار تو پروردگار باشد، تا تو در برابر عبادت پروردگارت پايدارى نكنى، و به عبادت غير او بپردازى، و عبادت او كافى از عبادت پروردگارت باشد، و يا او را با پروردگارت شريك در عبادت خود كنى.

بعضى شايد گفته باشند جمله مورد بحث تفريع بر جمله‌(رَبُّ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ)، و يا بر جمله‌(وَ ما كانَ رَبُّكَ نَسِيًّا)، يعنى پروردگارت تو را فراموش نمى‌كند پس او را عبادت كن، باشد، ولى اين دو احتمال ضعيف است.

پس، از اين تقرير چند مطلب روشن گرديد.

اول اينكه: جمله‌(هَلْ تَعْلَمُ لَهُ سَمِيًّا) تتمه بيانى است كه جمله‌(فَاعْبُدْهُ وَ اصْطَبِرْ لِعِبادَتِهِ) در صدد بيان، و در حقيقت در مقام تعليل آن است.

دوم اينكه: مراد از كلمه سمى همنام است، و مراد از نام هم كلمه رب است، زيرا مقتضاى بيان آيه اين است كه: ربوبيت خداى تعالى نسبت به هر چيزى مطلق باشد، و ديگر چيزى نماند كه مشمول و در تحت ربوبيت او نباشد، و همين خداى تعالى است كه مى‌فرمايد: آيا كسى را سراغ دارى كه متصف به ربوبيت باشد تا نام رب شايسته او بوده و در نتيجه تو از پروردگارت روى گردانيده متوجه او شوى و او را بپرستى؟.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 14  صفحه : 113
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست