responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 14  صفحه : 110

روايت اين است كه وقتى جبرئيل در نزول خود تاخير كرد رسول خدا 6 از او پرسيد چرا دير كردى؟ جبرئيل به وحى الهى گفت‌( وَ ما نَتَنَزَّلُ إِلَّا بِأَمْرِ رَبِّكَ‌) ...(هَلْ تَعْلَمُ لَهُ سَمِيًّا ).

[وجه اتصال دو آيه:(وَ ما نَتَنَزَّلُ إِلَّا بِأَمْرِ رَبِّكَ) با آيات قبل‌]

جمعى از مفسرين چون اين نكته به نظرشان نرسيده بود در بيان اتصال اين دو آيه به آيات ما قبلش تلاش كرده‌اند، بعضى‌[1] گفته‌اند: تقدير آن و قال جبريل و ما نتنزل ... بوده، بعضى‌[2] ديگر گفته‌اند: اين دو آيه متصل به كلام سابق جبرئيل بوده، كه به مريم گفت‌(إِنَّما أَنَا رَسُولُ رَبِّكِ لِأَهَبَ لَكِ غُلاماً زَكِيًّا ...) قومى‌[3] ديگر گفته‌اند: جمله‌(وَ ما نَتَنَزَّلُ إِلَّا بِأَمْرِ رَبِّكَ ...) جزء كلام متقين است، كه هنگام ورود به بهشت مى‌گويند، و تقدير آن چنين است و قال المتقون و ما نتنزل الجنة الا بامر ربك ... ، و بعضى ديگر حرفهايى زده‌اند، كه سخافت و بى‌پايگى از سر و روى همه آنها مى‌بارد، نه سياق، آن را مى‌پذيرد و نه نظم بليغ قرآن، و ديگر حاجتى نيست به اينكه وجوه فساد آنها را بيان كنيم، و به زودى در ذيل بحث از آيه دوم وجه ديگرى براى اتصال مذكور خواهد آمد.

(وَ ما نَتَنَزَّلُ إِلَّا بِأَمْرِ رَبِّكَ ...) كلمه تنزل به معناى نزول به كندى و مهلت است، چون از باب تفعل است كه مطاوعه و قبول نزل را افاده مى‌كند، مثلا وقتى گفته مى‌شود نزله فتنزل معنايش اين است كه فلانى او را نازل كرد و او قبول نمود، و سياق نفى و استثناء، انحصار را مى‌فهماند و مى‌رساند كه ملائكه نازل نمى‌شوند مگر به امرى از خدا، هم چنان كه در جاى ديگر فرمود(لا يَعْصُونَ اللَّهَ ما أَمَرَهُمْ وَ يَفْعَلُونَ ما يُؤْمَرُونَ)[4].

كلمه أمام و قدام و كلمه بين يديه ، به معناى جلو و پيش رو است، و يك معنا را مى‌رساند، با اين تفاوت كه بين يديه را در پيش روى نزديك استعمال مى‌كنند، آن پيش رويى كه طرف مسلط و مشرف بر آن باشد، ولى امام در مطلق جلو و پيش رو استعمال مى‌شود، پس ظاهر جمله اول يعنى‌(لَهُ ما بَيْنَ أَيْدِينا وَ ما خَلْفَنا وَ ما بَيْنَ ذلِكَ) اين است كه آنچه زير نظر ما و مشرف بر ما است، از آن خدا است، و ظاهر جمله دوم، يعنى‌(وَ ما خَلْفَنا)، به قرينه مقابله، آن چيزهايى است كه از نظر ايشان غائب و مستور است.

و بنا بر اين اگر مراد از جمله‌(ما بَيْنَ أَيْدِينا وَ ما خَلْفَنا وَ ما بَيْنَ ذلِكَ) مكان بوده باشد


[1] ( 1، 2) روح المعانى، ج 16، ص 114.

[2] ( 1، 2) روح المعانى، ج 16، ص 114.

[3] روح المعانى، ج 16، ص 114.

[4] خداى را در آنچه دستورشان مى‌دهد نافرمانى نمى‌كنند، و هر امرى كه داده شوند به جا مى‌آورند. سوره تحريم، آيه 6.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 14  صفحه : 110
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست