نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 13 صفحه : 71
و تا اينكه بدين وسيله سالها و حسابها را
بدانيد، چون آفتاب شب و روز را از هم متمايز نموده، و ماه با اختلاف شكلهايش
ماههاى قمرى را ترسيم نموده و ماهها سالها را تشكيل مىدهد، و بنا بر اين معنا،
لام در: لتبتغوا و در: لتعلموا متعلق به دو فعل:
محونا و جعلنا (هر دو) خواهد بود[1].
و ليكن اين معنا صحيح نيست و آيه شريفه در سياقى است كه با آن
نمىسازد، و نمىتوان گفت غرضى كه در آن ذكر شده غرض واحدى است كه مترتب بر هر دو آيه
(آيه محو و آيه اثبات) شده است.
زيرا قبلا هم گفتيم كه آيات مورد بحث در سياق توبيخ و ملامت است، و
آيه مورد بحث يعنى آيه:(وَ جَعَلْنَا اللَّيْلَ وَ
النَّهارَ آيَتَيْنِ) به منزله جواب از احتجاجى
است تقديرى كه ممكن است كسى درخواست شر بكند.
[وجود قدرت و آزادى، دليل و مجوز ارتكاب هر عملى نيست]
و خلاصه آن احتجاج اين است كه آدمى به خاطر عجلهاى كه دارد در طلب
مقاصدش سراسيمه مىشتابد، و بدون اينكه اعتنا و توجهى نسبت به كتاب و هدايت الهى
كه به سوى ملت فرستاده شده و اقوم است، بنمايد، در اين راه تفاوتى ميان خير و شر
نگذاشته و از هيچ عملى به منظور بررسى صلاح و فساد آن بازنمىايستد، بلكه به مجرد
اينكه عملى را مورد علاقه و مطابق ميلش يافت، و قدرتش بر انجام آن نيز مساعدت نمود
انجامش مىدهد، و در اين باره بحريت طبيعى خود اعتماد نموده با زبان حال چنين
استدلال مىكند كه با اينكه خداوند قدرت اينگونه اعمال را به من داده و مرا از آن
جلوگيرى نكرده، چرا نكنم؟ هم چنان كه قرآن كريم اين زبان حال را به عنوان زبان حال
از مشركين نقل كرده كه رسما مىگفتند:(لَوْ شاءَ
اللَّهُ ما عَبَدْنا مِنْ دُونِهِ مِنْ شَيْءٍ نَحْنُ وَ لا آباؤُنا)[2]، و چون جاى چنين استدلالى بوده خداوند در آيه مورد بحث بعد از آنكه
كلام را با لحن توبيخ و ملامت بيان فرمود چنين جواب داد كه صرف قدرت داشتن بر عمل
و صحيح انجام دادن آن، دليل بر جواز آن نمىشود، و صرف اينكه خداوند ايشان را هم
بر انجام خيرها قدرت داده و هم بر انجام شرها دليل بر اين نيست كه ارتكاب شر هم
جائز باشد، مگر نمىبينيد كه خداوند شب و روز را دو آيت از آيات خود قرار داده كه
انسانها در آن شب و روز زندگى كنند، و در عين حال آيت شب را محو نموده، و موجودات
را محكوم كرده كه در آن به آسايش و خمود بپردازند و آيت روز را مبصر و وسيله درك و
بينايى قرار داده تا در آن رزق خود را طلب كنند و به وسيله آن عدد سنين و