responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 13  صفحه : 526

بعضى از مورخين گفته‌اند كه ياجوج و ماجوج امتهايى بوده‌اند كه در قسمت شمالى آسيا از تبت و چين گرفته تا اقيانوس منجمد شمالى و از ناحيه غرب تا بلاد تركستان زندگى مى‌كردند اين قول را از كتاب فاكهة الخلفاء و تهذيب الاخلاق ابن مسكويه، و رسائل اخوان الصفاء، نقل كرده‌اند.

و همين خود مؤيد آن احتمالى است كه قبلا تقويتش كرديم، كه سد مورد بحث يكى از سدهاى موجود در شمال آسيا فاصل ميان شمال و جنوب است.

3- ذو القرنين كيست و سدش كجا است؟ [اقوال مختلف در اين باره‌]

مورخين و ارباب تفسير در اين باره اقوالى بر حسب اختلاف نظريه‌شان در تطبيق داستان دارند:

الف- به بعضى از مورخين نسبت مى‌دهند كه گفته‌اند: سد مذكور در قرآن همان ديوار چين است. آن ديوار طولانى ميان چين و مغولستان حائل شده، و يكى از پادشاهان چين به نام شين‌هوانك‌تى آن را بنا نهاده، تا جلو هجومهاى مغول را به چين بگيرد. طول اين ديوار سه هزار كيلومتر و عرض آن 9 متر و ارتفاعش پانزده متر است، كه همه با سنگ چيده شده، و در سال 264 قبل از ميلاد شروع و پس از ده و يا بيست سال خاتمه يافته است، پس ذو القرنين همين پادشاه بوده.

و ليكن اين مورخين توجه نكرده‌اند كه اوصاف و مشخصاتى كه قرآن براى ذو القرنين ذكر كرده و سدى كه قرآن بنايش را به او نسبت داده با اين پادشاه و اين ديوار چين تطبيق نمى‌كند، چون در باره اين پادشاه نيامده كه به مغرب اقصى سفر كرده باشد، و سدى كه قرآن ذكر كرده ميان دو كوه واقع شده و در آن قطعه‌هاى آهن و قطر، يعنى مس مذاب به كار رفته، و ديوار بزرگ چين كه سه هزار كيلومتر است از كوه و زمين همين طور، هر دو مى‌گذرد و ميان دو كوه واقع نشده است، و ديوار چين با سنگ ساخته شده و در آن آهن و قطرى به كارى نرفته.

ب- به بعضى ديگرى از مورخين نسبت داده‌اند كه گفته‌اند: آنكه سد مذكور را ساخته يكى از ملوك آشور[1] بوده كه در حوالى قرن هفتم قبل از ميلاد مورد هجوم اقوام سيت [2] قرار مى‌گرفته، و اين اقوام از تنگناى كوه‌هاى قفقاز تا ارمنستان آن گاه ناحيه غربى‌


[1] اين نظريه از كتاب كيهان شناخت تاليف حسن بن قطان مروزى طبيب و منجم متوفى سنه 548 ه- نقل شده، و در آن اسم آن پادشاه را بلينس و نيز اسكندر دانسته.

[2] اين اقوام به طورى كه گفته‌اند: در اصطلاح غربى‌ها سيت ناميده مى‌شدند، كه نامى از ايشان در بعضى از سنگنبشته‌هاى زمان داريوش نيز آمده، ولى در نزد يونانى‌ها ميگاك ناميده شده‌اند.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 13  صفحه : 526
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست