نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 13 صفحه : 49
مىآيد كه مردم امروز، همه ذريه پسرى و
دخترى نوح مىباشند، و اگر تنها ذريه پسرى او بودند و مقصود از جمله آنها كه
در كشتى با نوح سوار كرديم پسران نوح باشند بهتر و بلكه متعين اين بود كه
گفته باشد ذريه نوح، و اين خود روشن است.
مفسرين در اعراب آيه، وجوه بسيار ديگرى دارند، از جمله گفتهاند[1]: كلمه ذرية منصوب به
ندايى است كه حذف شده، و تقدير آن چنين بوده اى ذريه كسانى كه با نوح بر
كشتى نشانديم و يا گفتهاند[2] مفعول اول
جمله: تتخذوا است و مفعول دوم آن كلمه:
وكيلا است و تقدير كلام اين است كه: به جاى من كس
ديگرى را- هر كه باشد- از ذريه كسانى كه با نوح در كشتيشان نشانديم وكيل
مگيريد و يا گفتهاند[3] بدل است از
كلمه موسى كه در آيه قبلى بود ولى سخافت هيچيك از اين وجوه بر خواننده پوشيده
نيست.
وجه زير نيز از نظر سخافت دست كمى از وجوه مذكور ندارد، و آن اين است
كه گفتهاند[4]: ضمير
در انه به موسى برمىگردد نه به نوح! و جمله، تعليل فرستادن كتاب به
موسى و آن را هدايت بنى اسرائيل قرار دادن است البته در صورتى كه ضمير
هاء در(وَ جَعَلْناهُ) را
به موسى برگردانيم نه به كتاب.
[معانى مختلف واژه قضاء و معناى آيه:(وَ قَضَيْنا إِلى بَنِي إِسْرائِيلَ فِي الْكِتابِ
لَتُفْسِدُنَّ فِي الْأَرْضِ ...)]
راغب در مفردات در معناى قضاء گفته است كه به معناى
فيصله دادن به امرى است، چه با گفتار باشد و چه با عمل و هر كدام بر دو وجه است
يكى الهى و ديگرى بشرى، از جمله قضاء الهى اين است كه فرموده:(وَ قَضى رَبُّكَ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا
إِيَّاهُ). خدا دستور داده كه جز او را نپرستيد: و نيز در همين معنا است كه
فرموده:(وَ قَضَيْنا إِلى بَنِي إِسْرائِيلَ فِي الْكِتابِ) يعنى ما اعلام كرديم و حكم را فيصله يافته كرديم و به ايشان به
وسيله وحى چنين اعلام نموديم كه ... و بر همين معنا حمل مىشود آيه:(وَ قَضَيْنا إِلَيْهِ ذلِكَ الْأَمْرَ أَنَّ دابِرَ
هؤُلاءِ مَقْطُوعٌ) اين امر را به وى حكم كرديم كه نسل
اينان مقطوع خواهد بود.
و اما قضاء فعلى و عملى الهى اين است كه مىفرمايد: (وَ اللَّهُ يَقْضِي بِالْحَقِّ وَ الَّذِينَ يَدْعُونَ مِنْ
دُونِهِ لا يَقْضُونَ بِشَيْءٍ)- تنها خداست كه به حق حكم
مىكند و غير او آنچه را به