[توانگر غافل از خدا، خود را محق و شايسته بر خوردارى و تنعم
مىداند حتى در قيامت!]
(وَ لَئِنْ رُدِدْتُ إِلى رَبِّي لَأَجِدَنَّ خَيْراً مِنْها
مُنْقَلَباً )- اين كلام مبنى بر همان اساس گذشته است كه گفتيم چنين افرادى براى
خود كرامت و استحقاقى براى خيرات معتقد مىشوند، كه خود باعث اميد و رجائى كاذب
نسبت به هر خيرى و سعادتى مىگردد، يعنى چنين كسانى آرزومند مىشوند كه بدون سعى و
عمل به سعادتهايى كه منوط به عمل است نائل آيند. آن وقت از در استبعاد مىگويند
چطور ممكن است قيامت قيام كند؟ و به فرضى هم كه قيام كند و من به سوى پروردگارم
برگردانده شوم در آنجا نيز به خاطر كرامت نفسانى و حرمت ذاتى كه دارم به باغ و
بهشتى بهتر از اين بهشت و به زندگيى بهتر از اين زندگى خواهم رسيد.
اين گوينده بىنوا در اين ادعايى كه براى خود مىكند آن قدر خود را
فريب داده كه در سخن خود سوگند هم مىخورد. چون حرف لام كه بر سر
جمله و لئن رددت در آمده لام قسم است. و به علاوه، گفتار خود را با
لام تاكيد در اول كلمه لاجدن و نون تاكيد در آخرش مؤكد مىكند.
و اگر به جاى اينكه بگويد: خدا مرا به زندگى بهترى
مىرساند گفت به زندگى بهتر مىرسم و به جاى اينكه بگويد
خدا مرا باغ بهترى مىدهد گفت باغ بهترى خواهم داشت همه به علت
آن كرامتى است كه براى خود قائل شده.
اين دو آيه مورد بحث همان مضمونى را افاده مىكند كه آيه شريفه(وَ لَئِنْ أَذَقْناهُ رَحْمَةً مِنَّا مِنْ بَعْدِ
ضَرَّاءَ مَسَّتْهُ لَيَقُولَنَّ هذا لِي وَ ما أَظُنُّ السَّاعَةَ قائِمَةً وَ
لَئِنْ رُجِعْتُ إِلى رَبِّي إِنَّ لِي عِنْدَهُ لَلْحُسْنى)[2] آن را مىرساند.
اين آيه شريفه و ما بعدش تا آخر آيه چهارم پاسخ رفيق آن شخص را در رد
گفتار وى حكايت مىكند، كه يك جا گفته بود:(أَنَا
أَكْثَرُ مِنْكَ مالًا وَ أَعَزُّ نَفَراً) و
جاى ديگر هنگامى
[1] آيا بعد از آنكه در زمين گم شديم دو باره خلقت تازهاى به
خود مىگيريم؟ سوره الم سجده، آيه 10.
[2] و اگر از جانب خويش از پس محنتى كه بدو مىرسد رحمتى به او
دهيم، گويد اين از خود من است و گمان ندارم رستاخيز به پا شود، و اگر به سوى
پروردگارم برند مرا نزد وى نكويى هست. سوره فصلت، آيه 50.
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 13 صفحه : 433