responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 13  صفحه : 258

گفتيم آن آيه متعرض حال عادى آدمى است و اين آيات متعرض حال فطرى او است.

و نيز اين معنا روشن مى‌گردد كه اين آيه از جهت ذيل متصل به آيه قبل است كه مى‌فرمود:(وَ لا يَزِيدُ الظَّالِمِينَ إِلَّا خَساراً) و حاصل آن دو اين است كه از چنين مردمى اين خسار هيچ بعيد نيست، زيرا يكى از احوال آدمى اين است كه اسباب ظاهرى در موقع آمدن نعمتهاى الهى او را به خود مشغول مى‌كند، و نعمت را از آن اسباب مى‌بيند در نتيجه از ياد پروردگارش غافل مى‌شود و به كلى اعراض نموده در نتيجه در صورت قطع شدن آن نعمت مايوس و بيچاره مى‌شود، چون نعمت را از اسباب ظاهرى مى‌دانست كه فعلا از كار افتاده‌اند.

بحثى فلسفى [ (در بيان اينكه شرور بالعرض داخل در قضاى الهى هستند)]

حكما گفته‌اند كه شرور بالعرض داخل در قضاى الهى هستند، و در بيان آن چنين گفته‌اند:

از افلاطون نقل شده كه گفته است: شر عدم است و اين دعوى خود را با چند مثل توضيح داده و گفته است: مثلا يكى از شرها آدم‌كشى است و حال آنكه مى‌بينيم آدم‌كشى كار قاتل نيست تا بگوئيم شرى ايجاد كرد آنچه كار قاتل است اين است كه بتواند دست خود را بلند و پائين كند، و كار جرأت و شجاعت او هم نيست، و همچنين كار شمشير و تيزى آن هم نيست زيرا همه اينها در جاى خود خوب و كمال و خيرند، و نيز از ناحيه قبول پاره شدن رگها و گوشتها هم به وسيله شمشير نيست، زيرا كمال بدن مقتول اين است كه نرم باشد، پس باقى نمى‌ماند براى شر مگر مساله بى جان شدن مقتول و بطلان حيات او كه آن هم امرى است عدمى، و همچنين هر شر ديگرى كه به اين طريق تجزيه و تحليل كنيم خواهيم ديد شر بودنش از يك امر عدمى است، نه امور وجودى.

چيزى كه بايد دانست اين است كه شرورى كه در عالم به چشم مى‌خورد از آنجايى كه با حوادث موجود در اين عالم ارتباط دارند، و با آنها پيچيده و در هم هستند از اين رو عدمهاى مطلق نيستند بلكه عدمهاى نسبى‌اند كه خود بهره‌اى از وجود و واقعيت را دارند مانند انواع فقدانها و نقص‌ها و مرگ و فسادهايى كه در داخل و خارج نظام عالمى پديد مى‌آيد كه همه اينها اعدامى نسبى بوده و مساسى با قضاى الهى- كه حاكم در عالم است- دارند، البته‌

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 13  صفحه : 258
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست