responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 13  صفحه : 244

همه اعلام كند، و چون آيه شريفه در سياق آيات قبلى يعنى از آيه‌(وَ إِنْ كادُوا لَيَفْتِنُونَكَ) تا آخر سه آيه واقع شده اين معنا از آن استفاده مى‌شود كه منظور از آن اين است كه مشركين را دلسرد نموده و اعلام كند كه براى هميشه از او مايوس باشند، و يقين كنند كه ديگر به هيچ وجه زورشان به آن جناب نمى‌رسد.

باز آيه شريفه دلالت بر اين دارد كه هيچ وقت باطل دوام نمى‌يابد، هم چنان كه در جاى ديگر راجع به اين معنا فرموده‌(وَ مَثَلُ كَلِمَةٍ خَبِيثَةٍ كَشَجَرَةٍ خَبِيثَةٍ اجْتُثَّتْ مِنْ فَوْقِ الْأَرْضِ ما لَها مِنْ قَرارٍ)[1].

بحث روايتى [رواياتى در ذيل آيه:(وَ إِنْ كادُوا لَيَفْتِنُونَكَ ...) كه خدعه مشركين با رسول اللَّه 6 را حكايت مى‌كند]

در مجمع البيان پيرامون سبب نزول آيه‌(وَ إِنْ كادُوا لَيَفْتِنُونَكَ عَنِ الَّذِي أَوْحَيْنا إِلَيْكَ ...) گفته است كه مشركين به رسول خدا 6 گفتند از بدگويى و توهين به خدايان ما و احمقانه خواندن عقايد ما دست بردار، و اين اطرافيانت را كه همه از طبقه فقراء و بردگان متعفن هستند از دور خود دور كن تا ما به تو نزديك شويم، و گوش به گفتارت بدهيم، و رسول خدا 6 از شنيدن اين پيشنهاد به مسلمان شدن آنان اميدوار شد، و لذا آيات مذكور نازل گرديد[2].

مؤلف: در الدر المنثور هم قريب به اين معنا را از ابن ابى حاتم از سعيد بن نفير روايت كرده‌[3].

و اما روايتى كه از ابن عباس آورده كه گفته است امية بن خلف و ابو جهل بن هشام و مردانى ديگر از قريش نزد رسول خدا 6 آمده و گفتند: بيا خدايان ما را دست بكش و زيارت كن، تا ما هم به دين تو درآئيم، و چون رسول خدا 6 از كناره‌گيرى فاميلش ناراحت بود و به اسلام آنها علاقه زيادى داشت دلش به حال آنان سوخت، در نتيجه اين آيه تا جمله نصيرا نازل شد روايت قابل اعتمادى نيست چون با ظاهر آيات نمى‌سازد، آرى آيات از نزديك شدن به ركون (ميل) نهى مى‌كند تا چه رسد به‌


[1] و مثل سخن ناپاك مانند درخت ناپاك است كه ريشه آن نزديك بر روى زمين است نيست مر آن را ثباتى و استحكامى. سوره ابراهيم، آيه 26.

[2] مجمع البيان، ج 4، جزء 15 ص 80 چاپ بيروت.

[3] الدر المنثور، ج 4، ص 194.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 13  صفحه : 244
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست