نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 13 صفحه : 242
كه در اين صورت مفعول مطلق جمله
ليبعثك خواهد بود، هر چند كه لفظ بعث در بين نيامده باشد، و معنا چنين
مىشود باشد كه پروردگارت تو را بعث كند بعثى پسنديده و ممكن هم هست
اسم مكان بوده و آن گاه بعث به معناى اقامه و يا متضمن معناى اعطاء و امثال آن باشد
كه بنا بر اين احتمال، معناى آيه چنين مىشود باشد كه پروردگارت تو را به
مقامى محمود به پا دارد و يا در حالى كه معطى تو است به مقامى محمود
بعث فرمايد و يا عطا كند تو را در حالى كه بعث كننده تو است مقامى
محمود .
در اينجا محمود بودن مقام آن جناب را مطلق آورده و هيچ قيدى به آن
نزده است، و اين خود مىفهماند كه مقام مذكور مقامى است كه هر كس آن را مىپسندد،
و معلوم است كه همه وقتى مقامى را حمد مىكنند كه از آن خوششان بيايد، و همه كس از
آن منتفع گردد، و به همين جهت آن را تفسير كردهاند به مقامى كه همه خلائق آن را
حمد مىكنند، و آن مقام شفاعت كبراى رسول خدا 6 است كه روز قيامت در آن مقام
قرار مىگيرد، و روايات وارده در تفسير اين آيه از طرق شيعه و سنى همه متفقند بر
اين معنا.
[مقصود از دخول و خروج به صدق در(رَبِّ أَدْخِلْنِي مُدْخَلَ صِدْقٍ ...)]
كلمه مدخل (به ضم ميم و فتح خاء) مصدر ميمى به معناى
داخل كردن است، و همين طور مخرج كه آن نيز هم وزن همان صيغه است و به
معناى خارج كردن است، و اگر ادخال و اخراج را به صدق اضافه كرده به اين عنايت است
كه دخول و خروج در هر امرى دخول و خروجى باشد كه متصف به صدق و داراى حقيقت باشد،
نه اينكه ظاهرش مخالف با واقع و باطنش باشد، و يا يك طرفش با طرف ديگرش متضاد بوده
باشد، مثل اينكه اگر داخل دعا مىشود به زبانش خداى را بخواند ولى منظور قلبيش اين
باشد كه در ميان مردم و همگان موجه گشته از اين راه وجههاى كسب كند، و يا در يك
قسمت از دعايش خداى را به خلوص بخواند، و در قسمت ديگر غير خداى را هم شركت دهد.
و خلاصه اينكه دخول و خروج به صدق اين است كه صدق و
واقعيت را در تمامى دخول و خروجهايش ببيند، و صدق سراپاى وجودش را بگيرد، چيزى
بگويد كه عمل هم بكند، و عملى بكند كه همان را بگويد، چنان نباشد كه بگويد آنچه را
كه عمل نمىكند و عملى انجام ندهد مگر آن را كه ايمان دارد و بدان معتقد است و اين
مقام مقام صديقين است، و بنا بر اين برگشت كلام به اين مىشود كه مثلا بگوئيم:
خدايا امور مرا آن چنان سرپرستى كن كه صديقين را سرپرستى مىكنى.
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 13 صفحه : 242